نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5745
روز مانده از ذى حجه از دمشق حركت كرد و سوى مصر رفت . و هم در اين سال افشين از برقه باز آمد و در مصر اقامت گرفت . در اين سال مأمون به اسحاق بن ابراهيم نوشت و دستور داد كه سپاهيان را وادار كند وقتى نماز مىكنند ، تكبير گويند ، اين كار را به روز جمعه چهارده روز مانده از ماه رمضان همين سال در مسجد مدينه و رصافه آغاز كردند و چون نماز به سر رفت به پا خاستند و سه تكبير گفتند آنگاه اين كار را در همه نمازها بكردند . در اين سال مأمون بر على بن هشام خشم آورد و عجيف بن عنبسه را سوى وى فرستاد با احمد بن هشام و دستور داد كه اموال و سلاح وى را بگيرند . در اين سال ام جعفر درگذشت ، به بغداد در ماه جمادى الاول . و هم در اين سال غسان بن عباد از سند بيامد ، بشر بن داود مهلبى از او امان خواسته بود و كار سند را سامان داده بود و عمران بن موسى برمكى را بر آنجا گماشته بود . و شاعر دربارهء وى شعرى گفت به اين مضمون : « شمشير غسان ، مايه رونق جنگ است « و زهر مرگ در دو دم آنست « وقتى آن را بديار سند بكشد « بشر تسليم وى شود « و قسم ياد كند كه تا وقتى « نماز گزارى به حج خداى رود « و در دو محل سنگ اندازى كند « بخيانت باز نرود « و شاهان را خلع نكند « و به سپاهيانى كه سوى او ميروند
5745
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5745