نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5701
« صاحب راى و مدبر و مجرب و خبير در كار و داناى سياست و عفيف « بر آنها گمار و در كار مقرريشان گشايش آر كه اين ، در آن كار كه عهده « كرده اى و به تو سپردهاند از حقوق خاص تو است كه نبايد چيزى ترا از « كارت مشغول دارد و از آن منصرف كند كه وقتى آن را هدف خويش « كردى و به بايستهء آن قيام كردى مستحق فزونى نعمت پروردگارت شوى « و بلند آوازگى در قلمرو خويش ، رعيت نيكخواه تو شود و به كار صلاح « ياريت كنند و بركات سوى شهر تو آيد و آبادانى در ناحيه ات رواج « گيرد و فراوانى در ولايت تو نمودار شود و خراجت بيشتر شود و اموالت « بسيار شود و به وسيلهء آن در كار نگهدارى سپاه نيرو گيرى و عامه را با « عطيه دادن از جانب خويش خشنود كنى سياست تو مورد ستايش و « عدالتت پسند دشمن شود و در همه كارت عادل شوى و نيرومند و « صاحب ابزار و لوازم ، پس در اين كار بكوش و چيزى را بر آن مقدم « مدار تا سرانجام كارت محمود شود . ان شاء الله . « در هر ولايت از قلمرو خويش امينى برگمار كه ترا از كار « عاملانت خبردار كند و رفتار و اعمالشان را براى تو بنويسد چنان كه « گويى به نزد هر عامل حضور دارى و همه اعمال او را معاينه مىنگرى . « اگر خواستى به عامل خويش دستور دهى دربارهء نتيجه اى كه از آن منظور دارى « بينديش . اگر آن را قرين سلامت و عافيت ديدى و اميد نيكى و خير و « بهترى از آن داشتى آن را به انجام ببر و گر نه از آن دست بدار و با مردم « روشن بين و دانا مشورت كن ، آنگاه لوازم آن را فراهم آر ، باشد كه مرد « در يكى از امور خويش بنگرد و آن را مطابق دلخواه خويش بيند و مصمم « شود و دلباختهء آن شود و اگر در عواقب آن ننگرد مايهء هلاكت او شود « و كارش را بشكند .
5701
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5701