responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5682


در آخر ذى حجه به همدان رسيد .
در اين سال سليمان بن عبد الملك سالار حج شد .
آنگاه سال دويست و چهارم در آمد .
< فهرس الموضوعات > سخن از حوادثى كه به سال دويست و چهارم بود < / فهرس الموضوعات > سخن از حوادثى كه به سال دويست و چهارم بود از جمله حوادث سال اين بود كه مأمون به عراق رسيد و مايه فتنه از بغداد بريد .
< فهرس الموضوعات > سخن از رسيدن مأمون به عراق و حوادثى كه هنگام رسيدن وى بود < / فهرس الموضوعات > سخن از رسيدن مأمون به عراق و حوادثى كه هنگام رسيدن وى بود گويند كه وقتى مأمون به گرگان رسيد يك ماه آنجا بماند سپس از آنجا برون شد ، در ماه ذى حجه به رى رسيد و چند روز آنجا بماند . مردم خاندان وى و سرداران و سران قوم سوى وى رفتند و سلام گفتند .
و چنان بود كه از راه به طاهر بن حسين كه در رقه بود نوشته بود كه در نهروان پيش وى آيد كه آنجا به نزد وى رسيد . و چون شنبه ديگر آمد هنگام بر آمدن روز چهارده روز مانده از صفر سال دويست و چهارم وارد بغداد شد . لباس وى و لباس ياران وى از قبا و كلاه و نيم نيزه ها و پرچمهاشان همه سبز بود .
و چون بيامد در رصافه فرود آمد . طاهر نيز با وى بيامد و بگفت تا با ياران خويش در خيزرانيه فرود آيد . آنگاه جا به جا شد و در قصر خويش بر كنار دجله منزل گرفت . حميد بن عبد الحميد و على بن هشام را كه هر كدام با سپاه خويش بودند دستور داد كه در اردوگاه وى جاى گيرند . هر روز به خانه مأمون مىرفتند هيچكس جز در لباس سبز بنزد وى نمىرفت . همهء مردم بغداد و بنى هاشم سبز پوشيدند و هر پوشش

5682

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5682
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست