responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5595


« وى نمىدانست اندازهء رضايت چيست « و نمىدانست اندازهء غضب چيست .
« تو در خور شاهى نبودى « و عربان در كار شاهى اطاعت تو نكردند « اى كه بر او مىگريى ، ديده آن كس « كه ترا مىگرياند ، نگريد مگر از شگفتى « بر تو نمىگرييم كه ما را « دستخوش منجنيقها كردى « و گاهى دستخوش غارت « و نيز دستخوش كسانى كه ما را « بندگان خويش كردند « و دم بر سر همى جست .
« در شكنجه و محاصرهء خستگى افزاى ، بوديم « كه راهها بسته بود و راه طلب نبود « پنداشته‌اند كه تو زنده اى و برمىخيزى « هر كه چنين گفته دروغ گفته « كاش آن كس كه بر كنار از جمع « چنين گفته به جايى رود كه او رفت « خداى كشتن وى را بر ما فرض كرده بود « و چون خداى كارى را واجب كند ، بايد كرد « به خدا براى ما مايهء فتنه بود « خدا بر او خشم آرد و مقرر دارد . » محمد بن احمد هاشمى گويد : لبابه دختر على بن مهدى شعرى گفت به اين مضمون :

5595

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5595
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست