بگفت تا افشين را به محبسش بردند و گفت تا مازيار را تازيانه زدند كه چهار صد تازيانه و پنجاه تازيانه به او زدند ، آب خواست كه به او دادند و در دم بمرد .
در اين سال معتصم بر افشين خشم آورد و او را بداشت .
سخن از اينكه چرا معتصم بر افشين خشم آورد و او را بداشت ؟
گويند : افشين به روزگار نبرد بابك كه به سرزمين خرميان مقيم بود وقتى هديه اى از مردم ارمينيه به نزد وى مىرسيد آن را به اشروسنه مىفرستاد و اين از قلمرو عبد الله بن طاهر مىگذشت و عبد الله خبر آن را براى معتصم مىنوشت . معتصم به عبد الله بن طاهر مىنوشت و دستور مىداد همه هديه هايى را كه افشين سوى اشروسنه مىفرستد مشخص كند و عبد الله بن طاهر چنان كرد .
و چنان بود كه وقتى مالى از دينار و درم به نزد افشين آماده مىشد آن را در كمربند ياران خويش حمل ميكرد به اندازهء توانشان كه يك مرد از هزار و بيشتر دينار در كمربند خويش مىبرد . اين را به عبد الله بن طاهر خبر دادند . يكى از روزها كه فرستادگان افشين كه هديه ها را همراه داشتند در نيشابور فرود آمده بودند عبد الله بن - طاهر كس فرستاد و آنها را گرفت و بكاويد و در كمربندهايشان كيسه ها يافت كه آن را از ايشان گرفت و گفتشان كه اين مال [1] را از كجا آورده‌ايد ؟
گفتند : « اين هديه هاى افشين است و اين مالهاى اوست . » گفت : « دروغ آورديد ، اگر برادرم افشين مىخواست چنين مالهايى بفرستد به من مىنوشت و اين را به من خبر مىداد تا دستور دهم آن را حراست و بدرقه [2] كنند كه اين مالى گزاف است ، شما دزدانيد . » پس عبد الله بن طاهر مال را بگرفت و به سپاهيان خويش داد و به افشين نوشت

[1] در همه جاى اين كتاب كلمهء مال عموما به معنى پول و نقد آمده است . ( م )
[2] كلمهء متن : بذرقه

5922