responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5921


سخن از خبر حادثاتى كه به سال دويست و بيست و پنجم بود از جمله آن بود كه ورثانى در ماه محرم با امان بنزد معتصم شد .
و هم در اين سال بغاى بزرگ با منكجور به سامرا رسيد .
و هم در اين سال معتصم سوى سن رفت و اشناس را جانشين كرد .
و هم در اين سال ، در ماه ربيع الاول ، معتصم ، اشناس را بر كرسىاى نشانيد و تاج بوى داد و طوق داد .
و هم در اين سال غنام مرتد سوخته شد .
و هم در اين سال معتصم بر جعفر بن دينار خشم آورد به سبب آنكه به شاكريانى كه نزد وى بودند تاخته بود و پانزده روز وى را به نزد اشناس بداشت و از يمن برداشت و ايتاخ را ولايتدار آنجا كرد ، پس از آن از جعفر رضايت آورد .
در اين سال افشين از كشيكبانان معزول شد و اسحاق بن يحيى سالار كشيكبانان شد .
در اين سال عبد الله بن طاهر مازيار را روانه كرد و اسحاق بن ابراهيم سوى دسكره رفت و او را وارد سامره كرد ، به ماه شوال و محمد بن عبد الملك زيات شعرى گفت به اين مضمون [1] :
« فيل را مطابق رسم آن رنگ كرده‌اند و شيطان خراسان را داشته اعضاى فيل را رنگ نمىكنند مگر براى حادثه اى مهم . » مازيار از نشستن بر فيل خوددارى كرد ، او را بر استرى پالاندار وارد كردند .
معتصم در دار العامه نشست به روز پنجم ذى قعده و دستور داد تا وى را با افشين بياوردند .
و چنان بود كه يك روز پيش از آن افشين را بداشته بودند . مازيار مقر شد كه افشين به او نامه مىنوشته بود و مخالفت و عصيان وى را صواب مىشمرده بود ، آنگاه



[1] اين شعر را دربارهء بابك نيز گفته بود

5921

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5921
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست