نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5802
گويند : عجيف در دهكده اى زير واسط به نام نجيدا اردو زد و هارون بن نعيم بن - وضاح سردار خراسانى را با پنجهزار كس به محلى فرستاد ، به نام صافيه . و عجيف با پنجهزار كس سوى بردودا رفت و آنجا ببود تا نهر را بست و چند نهر ديگر را كه از آن آمد و شد مىكردند نيز بست و حريفان را از هر سوى محاصره كرد . از جمله نهرها كه عجيف بست نهرى بود به نام عروس و چون راههايشان را گرفت ، با آنها پيكار كرد و پانصد كس از ايشان را اسير گرفت و سيصد كس را در نبرد بكشت ، گردن اسيران را بزد و سر همگيشان را به در معتصم فرستاد ، پس از آن عجيف پانزده روز در مقابل زطها ببود و بر بسيار كس از آنها دست يافت ، رئيس زطها مردى بود به نام محمد پسر عثمان ، كاردار و مباشر پيكار سملق بود ، چنان كه گويند عجيف نه ماه با آنها به پيكار بود . در اين سال صالح بن عباس سالار حج بود . آنگاه سال دويست و بيستم در آمد . سخن از حادثاتى كه به سال دويست و بيستم بود از جمله آن بود كه عجيف زطها را به بغداد آورد ، وى چنان مقهورشان كرده بود كه از او امان خواستند كه امانشان داد و بنزد وى رفتند ، به ماه ذى حجه سال دويست و نوزدهم ، به شرط آنكه خونها و مالهاشان در امان باشد . شمارشان چنان كه گفتهاند بيست و هفتهزار كس بود كه جنگاورانشان دوازده هزار كس بودند . عجيف بيست و هفت هزار كس از آنها را بشمار آورده بود از مرد و زن و كودك . آنگاه در كشتيهاشان نهاد و بياوردشان را وقتى به زعفرانيه رسيد به هر يك از ياران خويش دو دينار جايزه داد و يك روز آنجا ببود . زطها را در زورقهاشان به ترتيب نبرد آرايش داد كه بوقها را نيز همراه داشتند تا به بغداد رسيدند به روز عاشورا به سال
5802
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5802