« بيعت مىكنيم و سبز مىپوشيم » و بعضيشان گفتند : « بيعت نمىكنيم و سبز نمى - پوشيم و اين كار را از فرزندان عباس بيرون نمىگويم كه اين دسيسه از فضل بن سهل است . » چند روزى بر اين حال ببودند ، فرزندان عباس از اين خشم آوردند و بعضيشان با بعضى ديگر فراهم آمدند و دربارهء آن سخن كردند و گفتند : « يكى از خودمان را زمامدار مىكنيم و مأمون را خلع مىكنيم . » ابراهيم و مهدى پسران مهدى بودند كه در اين باب سخن مىكردند و رفت و آمد مىكردند و عهده دار آن بودند .
در اين سال مردم بغداد با ابراهيم بن مهدى بيعت خلافت كردند و مأمون را خلع كردند .
سخن از اينكه چرا مردم بغداد با ابراهيم بن مهدى بيعت خلافت كردند و مأمون را خلع كردند ؟
سبب اعتراض عباسيان بغداد را نسبت به مأمون از پيش ياد كرديم و اينكه جمعى از آنها به كار نبرد با حسن بن سهل فراهم آمدند تا اينكه از بغداد برون شد ، وقتى بيعت مأمون با على بن موسى پيش آمد و دستور داد كه مردم سبز بپوشند نامه حسن ، به عيسى بن محمد رسيد كه دستور مىداد كه چنين كند و مردم بغداد را بدان وادار كند و اين به روز سه شنبه بود پنج روز مانده از ذى حجه ، عباسيان در بغداد اعلام كردند كه با ابراهيم بن مهدى بيعت خلافت كرده‌اند و از پى وى با برادرزاده اش اسحاق بن موسى ، و مأمون را خلع كرده‌اند و در اول روز محرم اول روز سال آينده هر كس را ده دينار مىدهند كه بعضيها نپذيرفتند تا داده شود .
و چون روز جمعه شد و خواستند نماز كنند ، خواستند ابراهيم را به جاى منصور جانشين مأمون كنند و يكى را گفتند كه وقتى اذانگوى اذان گفت بگويد :

5660