نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5655
« از پس محمد غرور ابناء بيفتاد « و بازوى نيرومندشان مطيعتر شد « اى خاندان سهل از مرگ وى شماتت مگوييد « كه شما را نيز روزى از روزگار سقوطى خواهد بود . » عيسى بن محمد كسانى را كه در اردوگاه وى بودند شمار كرد كه يكصد و بيست هزار بودند ، سوار و پياده ، كه سوار را چهل درم داد و پياده را بيست درم . در اين سال داوطلبان در بغداد براى تعرض به فاسقان آماده شدند . سرشان خالد در يوش بود و سهل بن سلامهء انصارى و ابو حاتم ، از مردم خراسان . سخن از اينكه چرا داوطلبان در بغداد براى تعرض به فاسقان آماده شدند ؟ سبب آن بود كه فاسقان حربى و مالربايانى كه به بغداد و كرخ بودند مردم را به سختى آزار مىكردند و بدكارى و راهزنى مىكردند و پسران و زنان را آشكار از راهها مىربودند . و چنان بود كه فراهم مىآمدند و به نزد يكى مىرفتند و پسرش را مىگرفتند و مىبردند و توان ممانعت نداشت . از يكى مىخواستند كه قرضشان بدهد يا چيز ببخشد و توان مقاومت نداشت . و چنان بود كه فراهم مىشدند و به دهكده ها مىرفتند و بر مردم آنجا فزونى مىگرفتند و هر چه اثاث و مال و چيز ديگر به دستشان مىرسيد بر مىگرفتند ، نه حكومت مانعشان مىشد و نه قدرت اين كار را داشت ، زيرا حكومت از آنها نيرو مىگرفت و ياران آن بودند و قدرت نداشت كه از بدكارگيشان ممانعت كند . و چنان بود كه از عابران راهها و مسافران كشتيها و سوارگان باج مىگرفتند ، آشكارا بستانها را به حمايت مىگرفتند ، راهها را مىزدند و هيچكس نبود كه به آنها تعرض كند و كسان از دست آنها در بليه اى بزرگ بودند كارشان به آنجا رسيد كه سوى قطربل رفتند و آشكارا آنجا را غارت كردند و اثاث
5655
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5655