نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5627
« به سبب ركوعى كه آن را به سجود مزين مىكنم « و رنگ زردى چون زردى ملخ . « اى كه از استقامت بخشيدن امثال من باز نمانى « مرا پيش بخوان و با چشم خويش سجاده را ببين « كه اگر روزى يكى از ريا كاران آن را ببيند « آن را مىخرد و براى شهادت دادن آماده مىكند . » خلافت مأمون عبد الله بن هارون در اين سال نبرد ميان محمد و عبد الله دو پسر هارون الرشيد به سر رفت و مردمان در مشرق و عراق و حجاز به اطاعت عبد الله مأمون در آمدند . و هم در اين سال ، در ماه ذى حجه ، حسن هرش با مردمان سفله و گروه بسيارى از بدويان قيام كرد و به پندار خويش به شخص مورد رضايت از آل محمد دعوت كرد و سوى نيل رفت و خراج گرفت و بر بازرگانان هجوم برد و دهكده ها را غارت كرد و چهار پايان را براند . و هم در اين سال مأمون همه ولايت جبال و فارس و اهواز و بصره و كوفه را كه طاهر گشوده بود به حسن بن سهل ، برادر فضل بن سهل ، سپرد . و اين ، پس از آن بود كه محمد مخلوع كشته شد و مردمان به اطاعت مأمون آمدند . و هم در اين سال مأمون به طاهر بن حسين كه مقيم بغداد بود نوشت كه همه كارهايى را كه در اين ولايتها به دست دارد به جانشينان حسن بن سهل سپارد و از همه آن دست بردارد و سوى رقه رود ، نبرد نصر بن شبث را به عهدهء او نهاد و موصل و جزيره و شام و مغرب را به دو سپرد . و هم در اين سال على بن ابى سعيد جانشين حسن بن سهل بر عراق به آنجا
5627
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5627