responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 9


خلق اين جهان را نيافريدى او را هيچ زيان نبودى ، و چون آفريد سودى ندارد او را .
و نخست جهان آفريد پس خلق را ، و ايشان را چشم داد تا عبرتها و قدرتهاى او ببينند ، و گوش داد تا علم و حكمت آموزند . [ و دل داد تا اندر يابند ، و به دل اندر عقل نهاد تا حقّ از باطل بدانند و منفعت از مضرّت بشناسند ، و زمين ايشان را بساطى كرد تا بر او مقام گيرند ، و آسمانى را زير ايشان بركشيد و ابر زير او اندر تا از او باران بارد و از زمين نبات رويد تا ايشان بخورند ، و بدانند كه ايشان را آفريدگارى هست ، و جز او را ندانند و نپرستند ، و به نوى اندر ياد كرد : * ( الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِراشاً وَالسَّماءَ بِناءً وَأَنْزَلَ من السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ به من الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ 2 : 22 ) * ، و جاى ديگر :
* ( أَ لَمْ نَجْعَلِ الأَرْضَ مِهاداً 78 : 6 ) * . يك جاى اين زمين را بساط گفت ، و يك جاى بستر خواند ، و يك جاى گاهواره خواند . به روز اين زمين خلق را چون بساطى است ، هر سو كه خواهند بر او همى روند ، و به شب چون بستر بود و گهواره كه بر او بخسبند .
و ايدون گفت بر آسمان آفتاب بيافريدم و ماهتاب ، از ايراك اين جهان تاريك آفريد ، و اگر آفتاب و ماهتاب نبودى بدين جهان اندر روشنايى نبودى ، و آفتاب و ماهتاب را روشنايى هر دو يكى بود از نخست كه اين جهان را بيافريد ، و اگر همچنان بماندى كس شب از روز ندانستى و نشناختى ، و شمار روز و ماه و سال كس نشناختى و ندانستى و وقت هر نماز ندانستندى . پس خداى عزّ و جلّ جبريل را بفرستاد تا پر به روى ماه بماليد تا روشنايى ماه از آن آفتاب كمتر شد و شب از روز پديد آمد ، و سال و ماه و شمارها همه پديد آمد ، و اين نعمتى سخت بزرگ است ، و به نوى اندر ياد كرد : * ( وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا من رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناه تَفْصِيلًا 17 : 12 ) * .
ايدون همى گويد كه اين روز و شب دو آيت آفريدم . آيت روز آفتاب است و آيت شب ماهتاب . پس آيت شب را ، ماه را ، بستردم تا شب از روز پديد آيد تا شما كسب اين جهان را به روز طلب كنيد و عدد سالها بدانيد ، و هر چيزى را پيدا كردم تا بر من حجّت نبود ، و به آيت ديگر گفت : * ( هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَالْقَمَرَ نُوراً وَ ) *

9

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست