responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 514


چيزى كه مريم از وى بار گرفت كه آن چيز چيست ، و قدرت خداى را بحقيقت نشناختند ، تا به سه گروه شدند . يك گروه گفتند : * ( الْمَسِيحُ ابْنُ الله 9 : 30 ) * . عيسى پسر خداى است ، و ديگر گروه گفتند : * ( إِنَّ الله ثالِثُ ثَلاثَةٍ 5 : 73 ) * . [ خداى سوم ايشان است . ] يكى خداى و يكى مريم و سديگر عيسى ، و ديگر گروه گفتند : * ( إِنَّ الله هُوَ الْمَسِيحُ 5 : 17 ) * [ ابن مريم ] . خداى خود عيسى بود ، از آسمان فرود آمد و به شكم مريم اندر شد و به صورت آدمى بيرون آمد و به آسمان باز شد .
اين مقالتها همه كفر است ، و مقالت اسلام آن است كه عيسى اندر اين جهان فرمانى است از فرمانهاى خداى عزّ و جلّ كه بىپدر اندر شكم مادرش بباش ، ببود ، همچنان كه اين چيزهاى ديگر ، چنان كه آسمان و زمين و خلق و فريشتگان از نه چيز بيافريد . و خداى عزّ و جلّ هر چيزى را كه بنا كند او را اصل به كار نيايد ، همچنان كه عيسى را خواست كه پيدا كند اندر جهان ، او را اصل پدران به كار نيامد ، همچنان كه آدم را خواست كه پيدا كند نه اصل پدر به كار آمد نه اصل مادر ، از خاك او را بيافريد بىمادر و بىپدر . و به قرآن اندر ياد كرد اين حجّت اسلام را و اين مقالت گفت : * ( إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَه من تُرابٍ ثُمَّ قال لَه كُنْ فَيَكُونُ 3 : 59 ) * .
[ گفت مثل عيسى كه خداى او را بيافريد از مادر بىپدر چون مثل آدم بود . پس گفت بباش ، ببود . خداى تعالى گفتا : * ( فَحَمَلَتْه فَانْتَبَذَتْ به مَكاناً قَصِيًّا 19 : 22 ) * ، يعنى بعيدا . گفت :
بار گرفت مريم ، و چون وقت بار نهادن ببود به دشت بيرون شد از شهر دور . چون بار بر وى پديد آمد و شكمش بزرگ شد ، مريم شرم داشت كه زكريّا او را ببيند ، و آن يوسف ، پسر عمّ خويش را گفت كه با او گستاخ بود كه بزرگ به يك جاى شده بودند ، كه مرا از خداى فريشته‌اى آمد و پيغام آورد ، و من بار گرفتم ، و هيچ آدمى دست بر من ننهاده است ، و يوسف او را راستگوى داشت و دانست كه هيچ مرد دست بر او ننهاده است . ] * ( الْحَقُّ من رَبِّكَ فَلا تَكُنْ من الْمُمْتَرِينَ 3 : 60 ) * .
چون مريم بار گرفت و وقت وضع حمل ببود ، مريم از شهر بيرون شد جايى دور ، چون لختى برفت ، مريم را آن درد كه زنان را بوقت بار نهادن بگيرد بگرفت ، و آن درد را مخاض خوانند و طلق . پس از دور درختى بديد خرماى خشك شده و برگ

514

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 514
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست