نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 506
گفتى مگر كسى حيلت كرده است و سوى وى اندر آمده است . پس مريم را گفت : * ( أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ من عِنْدِ الله 3 : 37 ) * . گفت : اين از كجا آيد ترا اين ميوه به وقتى كه بر روى زمين نيست ؟ مريم گفتى : اين از نزديك خداى است . * ( [ إِنَّ الله يَرْزُقُ من يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ 3 : 37 ) * . زكريّا دانست كه اين بجز خداى پديد نتواند آوردن اندر اين وقت اندر زمستان ميوهء تابستانى ، هر چند نوميد بد از آن بدان وقت ، پس قادر است كه از من كه پيرم و از زن پير ، مرا فرزندى آيد . پس خداى را دعا كرد . * ( هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّه 3 : 38 ) * . آنگاه زكريّا خداى را عزّ و جلّ از دل دعا كرد . پس گفت : * ( رَبِّ هَبْ لِي من لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ 3 : 38 ) * .
506
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 506