نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 477
مگر به صلاح باز آيند . فريشته برفت و روزى چند بود ، باز آمد هم به فرمان خداى عزّ و جلّ و بگفت . ارميا گفت : باز گرد و همچنان نيكويى كن تا مگر خداى عزّ و جلّ اين بغض از دل ايشان بر گيرد . فريشته بازگشت ، و ارميا بنى اسرائيل را همچنان پند همى داد . نپذيرفتند . چون سالى چند برآمد ، بخت النّصر بيامد بر در شارستان و خونى اندك همى جوشيد ، بپرسيد كه اين خون چيست ؟ گفتند : خون پيغامبرى است . بخت النّصر بفرمود تا آن مردمان را بياوردند و همى كشتند تا آن خون از جوش بنشست ، و گويند هفتاد هزار مرد بكشت تا خون بيستاد .
477
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 477