responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 417


پس هدهد بدان ناحيت سبا بوستانها ديد و سبزيها و آب روان ، سخت خوش جايگاهى . و آن همه مىديد و بلقيس را ديد بر تختى نشسته بدان بوستانها اندر ، و پيش بلقيس هدهدى ديگر نشسته بود ، و او هدهد سليمان را گفت : از كجا مىآيى و كجا مىروى ؟ گفتا از بر سليمان پيغمبر خداى تعالى ، و او را پيغمبرى هست و پادشاهى دنيا هست و در جهان چون او ملكى نيست . هدهد بلقيس گفت : اين ملك ما بزرگتر است . هدهد سليمان گفت : پادشاهى او چند است و چه دين دارد ؟ و از اين همه بپرسيد و آب بخورد و باز پيش سليمان آمد . گفت كجا بودى ؟ گفت :
* ( أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ به وَجِئْتُكَ من سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ 27 : 22 ) * . آن بدانستم كه تو ندانستى و خبر سبا آوردم .
و قصّهء بلقيس و شهرهاش و خوشى مملكت و باغها و آبها بگفت : * ( إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ من كُلِّ شَيْءٍ 27 : 23 ) * . و گفت من زنى را ديدم به ناحيت سبا كه ملك آن زمين همه او را است و همه [ b 79 ] نيكوييها كه گفتم او را است ، او را تختى بزرگ است و آفتاب پرستد . * ( وَلَها عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدْتُها وَقَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ من دُونِ الله وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ 27 : 23 - 24 ) * . سليمان را دل به مملكت سبا رفت كه ايشان را به دين خواند و ناخوش آمدش كه ايشان بجز از خداى عزّ و جلّ پرستند ، و خداى گفت : * ( أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّه الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ في السَّماواتِ وَالأَرْضِ 27 : 25 ) * . پس آن چنان كس سزاوار آن باشد [ كه خداى عزّ و جلّ ] پادشاهى اين جهان و آن جهان [ به دو ] بداد . چون پيغمبر ما عليه السّلام بخواند ، از بزرگى اين حديث سجده كرد و بفرمود تا هر كه بدين آيت رسد سجده كند خداى را .
پس سليمان فرمود باد را تا بساط او را برداشت و بدان بيابانهاى سبا برد و بنهاد ، و هدهد آب بجست و ديوان چاهها بكندند و آب بر آوردند ، و نيّت كرد كه نخست بدان مملكت سبا رود و ايشان را به مسلمانى آرد . هدهد را گفت : * ( سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ من الْكاذِبِينَ 27 : 27 ) * . بنگرم كه راست گفتى يا دروغ . * ( اذْهَبْ بِكِتابِي هذا فَأَلْقِه إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ 27 : 28 ) * . گفت : اين نامه ببر و بر ايشان افگن و خود باز گرد

417

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست