responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 379


دو انگشت بزرگ ببريدند تا هر دو دست او از كار بشد ، و آن را ابهام خوانند و بىآن هيچ كار نتوان كردن .
و اين بارق ملكى بود حربهاى بسيار كرده و ملوك بسيار قهر كرده ، و رسمش چنان بود كه هر ملكى را كه بگرفتى رگهاى دستش ببريدى تا سست شدى ، پس ايشان را به خانه اندر كردى ، و چون طعام خوردى ، آن ملك بىدست گرسنه را پيش خود خواستى و به پاى كردى ، پس پاره پاره نان پيش او فگندى و ايشان به روى اندر افتادندى و از گرسنگى نان پاره به دندان برگرفتندى چنان كه سگ . و هر روز كه خوان بنهادندى و به نان خوردن نشستندى هفتاد تن را از ملكان و بزرگان زمين گرسنه از زندان بيرون آوردى بىدستها ، و او نان خوردى و ايشان پيش او ايستادندى ، و او عادت خود به كار داشتى ، تا خداى عزّ و جلّ به عقوبتى چنان گرفتار كردش ، و كالب بن يوفنا انگشتان او ببريد و او نان پاره از زمين همچنان بربايستى گرفتن به دهن چون سگ .
پس كالب و حزقيل بنى اسرائيل را باز مصر آوردند از پس آنكه چهل سال به تيه اندر بودند ، و بيست سال به شام و يمن و مغرب اين حربها كرده . و گروهى بسيار از بنى اسرائيل به زمين بيت المقدّس بماندند و هنوز تا امروز فرزندان ايشان اندر دين موسى بمانده‌اند . پس كالب به مصر بمرد و حزقيل تدبير بنى اسرائيل كرد و ايشان همه فرمان او كردند .

379

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 379
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست