responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 292


بيامدند . همچنين ايشان را به ديوانه بر نهادند و كس خبر او پيش فرعون نيارست گفتن ، تا دو سال ببود .
و فرعون را يكى مسخره بود كه با وى حديثهاى مضاحك كردى . يك روز پيش او نشسته بود ، با نديمان حديث همى كرد . فرعون گفت : من خدايم ! آن مسخره گفت : عجب چيزى آن است كه بر در يكى مرد است و همى گويد مرا خدايى است جز تو كه فرعونى ! فرعون خشم گرفت و گفت : كيست ؟ او را بياريد . آن مسخره بيرون آمد بر در و موسى را يافت با هارون ، و هر دو را پيش فرعون برد و گفت : من چنان دانستم كه يك تن است ، اكنون دو مرداند كه همچنين گويند . فرعون چون به موسى اندر نگريست ، او را گفتا : تو كيستى ؟ گفت : * ( وَقال مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ من رَبِّ الْعالَمِينَ . حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى الله إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ من رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ . قال إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ من الصَّادِقِينَ 7 : 104 - 106 ) * . [ La 56 ] موسى گفت : من رسول ربّ العالمينم ، خداى همه خلق در دو جهان .
فرعون او را شناخت گفتا : * ( أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً 26 : 18 ) * . تو نه آنى كه ترا خرد بپرورديم و ميان ما بزرگ شدى ؟ * ( وَلَبِثْتَ فِينا من عُمُرِكَ سِنِينَ 26 : 18 ) * . و چند سال اندر ميان ما بودى ؟ * ( وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ من الْكافِرِينَ 26 : 19 ) * . پس آنگاه نعمت مرا نشناختى و ناسپاس شدى و آن مرد قبطى را بكشتى و ترا طلب كرديم و بگريختى ؟
گفت : آرى [ من آنم ] . * ( فَعَلْتُها إِذاً وَأَنَا من الضَّالِّينَ 26 : 20 ) * . يعنى من المخطئين . گفت : آن مرد را به خطا كشتم ، او را دست به بر برزدم و نخواستم كشتن ، به خطا كشته شد و كشتن خطا را قصاص واجب نيايد ، شما مرا طلب كرديد خواستيد كه به جاى او بكشيد به ستم . * ( فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَجَعَلَنِي من الْمُرْسَلِينَ 26 : 21 ) * . چون از شما بجستم بترسيدم و بگريختم ، خداى مرا حكم داد ، يعنى علم ، و پيغمبر كرد .
پس گفت : * ( وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ 26 : 22 ) * . و بنى اسرائيل را منّتها است كه مرا هم از ايشان به پيغمبرى فرستاد و ايشان را از راه باطل و كفر و از بت پرستيدن نگاه داشت و دين اسلام روزى كرد . فرعون گفت : * ( وَما رَبُّ الْعالَمِينَ 26 : 23 ) * .

292

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست