نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 290
به نرمى گوييد تا او بشنود ، و شما اندر پيغام من تقصير كرده نباشيد . پس اين ادب پيغمبرى بود كه او را بياموخت تا همه ادبش تمام شد . چون نعمت بر او تمام گشت و مناجات سپرى شد ، موسى از آن مقام كوه طور بازگشت با مرتبتها و نعمتها و بركتها ، بركت پيغمبرى و بركت وحى و بركت مناجات و بركت شريعت و دين و بركت مرتبت و قدرت . بنگر چه مبارك مقام بود آن جايها بر موسى و چه بسيار بركت بود او را اندر آن جاى كه خداى عزّ و جلّ آن جايگاه را مبارك خواند و چنين گفت : * ( في الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ من الشَّجَرَةِ 28 : 30 ) * . پس چون موسى با اين قربتها نزديك زن باز آمد به وقت سحرگاه ، و زن همه شب بيدار بود و او را چشم همى داشت ، چون بيامد گفت : اتيتنا بالنّار قال لا بل أتاكم بالنّور النّبوّة . گفتا : آتش آوردى ؟ گفتا : نه و لكن روشنايى پيغامبرى آوردم كه از همه روشناييها روشنتر است . و جنيد بغدادى را رحمة الله عليه مناجاتها است با خداى تعالى بسيار ، به مناجاتى اندر چنين گفت : الهى كيف ايأس من رحمتك و جاءك موسى يقتبس الجذوة فانصرف عنك بالنّبوّة . يا ربّ ! چگونه نوميد شوم از تو ، و تو آن خداوندى كه موسى به در تو آمد تا پارهاى آتش بر دارد از در تو با بزرگى و كرامت نبوّت بازگشت . و بدين مناجات موسى اندر حكمتهاى بسيار است و اين همه كه اندر اين باب گفتيم بيشتر از آن است كه بدين كتاب اندر است ، و از بهر آن گفتيم چندين دراز تا بدانى كه اندر همه قصّه كه خداى عزّ و جلّ اندر قرآن ياد كرده است ، در هر يكى حكمتى است . و از بهر آن گفته است تا حكما آن را از بهر فهم استنباط كنند نى از بهر حديث را ، چنان كه گفت : ما كان حديثا يفترى و لكن تصديق الَّذى بين يديه . و اين حديثها كه اندر قرآن ياد كرده است مثل او چنان است چون درختان برومند . اين حديث درخت است و ميوهء [ او ] اين نكته هاى حكمت است كه اندر روايت [ است ] . چون زير درخت به سايه اندر بنشينى ، چنان بايد كه از آن ميوهء درخت نيز بخورى . تمام شد قصّهء مناجات از اوّل تا آخر . و السّلام
290
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 290