responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 254


نبايست آوردن . و اندر شهر چيزها [ بود ] از جامه ها و گليمهاى الوان كه اندر شهرهاى ديگر نبود ، و از اسپرغمها و رياحين چون اترنج و ديگر چيزها كه او همى افراسياب را هديه فرستاد و او را ايدون گفت : چند توانى بر در اين شهر بودن و مرا اين حصار چه زيان دارد و بر من چه تنگى بود ؟ ! و هر چه به جهان اندر است همه بدين شهر اندر هست ، و مرا از بيرون اين شهر به هيچ چيز حاجت نيست ، و بدين شهر بسيار چيزها است از ميوه و رياحين كه به جهان اندر نيست . و افراسياب را از هر چيزى بفرستاد .
و ايدون خواندم كه منوچهر را بدين ده سال اندر از بيرون شهر هيچ نبايست مگر پلپل كه ايشان اندر ديگها كردندى و از آن نشكفتندى كه پلپل رطوبت را ببرد . و آن شهر بر لب دريا است و هواش با رطوبت بود ، و پلپل از زمين هندوستان برند آنجا و به همه جهان . و منوچهر حكما را گرد كرد و گفتا : به كار اين پلپل چه حيلت كنم كه بدين هوا اندر از آن چاره نيست . حكما گفتند : ايدر يكى تره است كه زنجبيل [ خوانند ] ، بفرماى تا آن را اندر ديگها كنند كه به جاى پلپل كار كند . منوچهر شاد شد و آن تره را به جاى پلپل كار بستند و تا امروز آن تره آنجا هست . و منوچهر را از بيرون آن شهر به هيچ چيز حاجت نيامد كه از جاى ديگر بياوردندى .
پس چون ده سال برآمد ، افراسياب بر در شهر ستوه شد با سپاه ، و با منوچهر صلح كرد و بازگشت . اكنون بدين كتاب اندر محمّد بن جرير ايدون گويد كه صلحشان بر آن شرط افتاد كه حدّى بنهند ميان ترك و آن عجم ، هر چه از آن سوى حدّ تركستان است ملك ترك را بود ، يعنى افراسياب ، و هر چه از اين سوى است منوچهر را بود . و هيچكس را [ از ] ايشان نبايد كه به حدّ يك ديگر اندر آيند . و چنان گفتند كه مردى را بنگرند به لشكر منوچهر اندر كه از وى با قوّتتر نبود . و وى تيرى بيندازد و هر كجا آن تير بيفتد آن سرحدّ مملكتشان بود ، اگر تير از آن سوى حدّ ترك بود ، افراسياب را بود ، و اگر از اين سوى عجم بود منوچهر را بود . و بر اين بنهادند و هر دو ملك با سپاهها بر اين اتّفاق كردند و عهد نبشتند و صلحنامه بكردند .

254

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 254
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست