نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 244
* ( ضُرٍّ وَآتَيْناه أَهْلَه وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً من عِنْدِنا وَذِكْرى لِلْعابِدِينَ 21 : 84 ) * . و هر چه از ايّوب بشده بود از خواسته و چهار پاى و فرزند ، خداى عزّ و جلّ همه را به وى باز داد و گفت : رحمت كردم بر ايّوب تا يادگار باشد مر عابدان را و خداوندان عقل را ، و هر كه مرا شكر كند و به جاى من نيكويى كند ، من رنج او را ضايع نكنم . و ايّوب از پس آن نعمت اندر بسيار بزيست تا تمامى نود و سه سال ، پس بمرد . و از او بسيارى پسران بماندند و نسل او بسيار شد . و از ميان آن پسران پسرى را وصيّت كرد نام او حرمل ، و خداى او را پيغامبرى داد و او را ذو الكفل خواندند ، و خداى عزّ و جلّ او را به قرآن اندر ياد كرد و فرمود : * ( وَاذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ من الأَخْيارِ 38 : 48 ) * . و اين ذو الكفل پسر ايّوب بود و خداى عزّ و جلّ او را پيغمبرى داد ، و اين پسر هفتاد و پنج ساله بود كه بمرد ، و پسرى را وصيّت كرد از آن خويش ، نام او عبدان ، و از پس [ بشرين ] ايّوب ذو الكفل به فرزندان عيص اندر جز ايشان پيغمبر نبودند ، و الله اعلم .
244
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 244