responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 239


جاى ايّوب به زمين شام بود به ناحيتى كه آن را باهه گويند ، [ b 45 ] و آن باهه امروز پديد است و شورستانى است ميان دمشق و رمله ، و اين دو شهر بزرگ است ، و اين باهه روستايى است اندر ميان اين هر دو شهر و دههاى بزرگ است و آبادان . و خداى عزّ و جلّ او را به زمين باهه فرستاد به پيغامبرى ، و هفت سال آن مردمان را به خداى عزّ و جلّ همى خواند . از ايشان سه تن بگرويدند . و خداى عزّ و جلّ ايّوب را خواستهء بسيار داد و آن روستاى باهه و آن ديهها او را شد . و او را پانصد جفت گاو بود اندر آن دهها كه كشت كردندى ، و هر جفتى گاو را يكى خر بود كه آلات كشت برداشتى ، و آن همه ماده خر بودند و از پس هر خرى دو سه كره بودى ، و آن همه بندگان و رهيان بودندى كه كشت كردندى ، و او را هزار رمهء گوسپند بودند . و اندر خبرى ديگر چنين است كه اندر هر رمه‌اى هزار گوسپند بود .
و ايدون گويند به بعضى اخبار اندر كه ايشان همه رهيان او بودند كه شبانى كردندى . و او را ده فرزند بود بزرگ شده ، از او هفت پسر بود و سه دختر بودند همه از ده سال برتر شده ، و ايشان را معلَّم آورده بودند و همى صحف ابراهيم آموختند . و خداى عزّ و جلّ را به زمين هيچ بنده‌اى نبود به عبادت ايّوب ، و پيوسته عابد بودى .
و هيچكس را چندان نعمت نبود كه او را ، و خداى عزّ و جلّ آن نعمت وى همى افزود و به ميان فريشتگان اندر او را ثنا كرد و بستود ، و فريشتگان آسمان او را درود دادندى . ابليس او را حسد كرد بر آن حال او ، همچنانكه بر آدم ، خداى را گفت : يا ربّ ! ايّوب را بنزد تو عبادت بسيار است ، و كدام بنده است كه با چندين نعمت عبادت نكند ؟ ! يا ربّ ! مرا بر آن خواستهء او مسلَّط كن تا خواستهء او را هلاك كنم تا ببينى كه او كافر شود . خداى عزّ و جلّ خواست كه ابليس را بنمايد تصديق اين سخن خويش را كه او را گفته بود : * ( وَعِدْهُمْ وَما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً 17 : 64 ) * .
گفت : اى ملعون ! هر چه خواهى و بتوانى بكن .
ابليس بيامد و بر زمين بانگى كرد و همه شياطين بر وى گرد آمدند . ايشان را گفت : مرا يارى كنيد تا خواستهء ايّوب را هلاك كنيم تا وى به خداى عزّ و جلّ كافر شود . و هر كجا ايّوب را خواسته‌اى بود و چهار پاى ، ديوان را بفرستاد و خود به تن

239

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست