responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 224


زنى كنى . يوسف اجابت كرد و ملك آن زن را به دو داد . پس چون به يك جا گرد آمدند ، زليخا ترسيد كه مگر يوسف را ايدون به دل آيد كه آن زن بلايه است ، و همچنانكه آهنگ او كرد آهنگ ديگر كس كند . پس چون يوسف خواست كه با وى بباشد ، خويشتن را بكشيد و گفت : اى يوسف ! مرا دستورى ده تا ترا يكى سخن گويم . گفت : بگوى . گفتا : نگر نپندارى كه من چنين بلايه‌ايم كه آهنگ هر كس كنم چنان كه آهنگ تو كردم ، كه مرا به كار تو اندر [ دو ] عذر [ b 42 ] بود : يكى آنكه تو نيكوترين [ مردمان ] روى زمين بودى ، و هر كه آهنگ تو كند معذور بود ، و ديگر آنكه شوى من مرد نبود و دست فراز من نتوانست كردن ، و زن جوان با چنان مرد صبر نتواند كردن و معذور بود به هر چه كند ، و من هرگز بجز از تو به هيچ مرد آهنگ نكردم و من همچنان به مهر دخترىام و چنانم كه از مادر زادم . يوسف بدين سخن شاد شد و او را بكر يافت همچنانكه گفت ، و با يوسف بماند تا آخر عمر . و خداى تعالى همه زنان پيغمبران را از زنا معصوم داشت تا هرگز زنا نكردند اگر چه كافر بودند ، چون زن نوح و زن لوط و آنكه جز از ايشان بودند ، و هرگز هيچ پيغمبرى بت نپرستيد .
و يوسف را دو پسر بود : يكى را نام فراييم و ديگرى ميشا . و يوسف خزينه دار ملك گشت بر همه خزينه ها . چون روزگار بر آمد ، ملك او را با خزينه دارى نيز وزيرى داد و همه كار مصر و مملكت به دو سپرد و بىفرمان او هيچ كار نكرد ، چنان كه خداى تعالى گفت : * ( وَكَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ في الأَرْضِ 12 : 56 ) * . الآية . همچنين جاى كرديم مر يوسف را به زمين مصر تا هر چه خواست كرد . پس گفت : * ( وَلا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ 12 : 56 ) * . ما ضايع نكنيم مزد نيكوكاران . * ( وَلأَجْرُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَكانُوا يَتَّقُونَ 12 : 57 ) * . و همچنين نيكوكاران را مزد بدين جهان بدهم ، و آن مزد كه بدان جهان دهم بهتر از آنست كه بدين جهان دهم .

224

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست