responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 150


خداى عز و جل همان فريشته را بفرستاد سوى نمرود و گفت : اى بندهء ضعيف ! ديدى كه خداى عز و جل مر سپاه ترا به ضعيفترين خلقى هزيمت كرد . از وى بترس و به دو بگرو ، و پس از اين اگر نگروى ترا هلاك كند . چون نگرويد ، خداى عز و جل پشه‌اى ضعيف را كه از او ضعيفتر نبود بفرمود تا بر لب نمرود نشست و بگزيد ، لب زيرش ، و آن روز لب نمرود درد گرفت و بياماسيد ، و بر لب زبرين آمد و بگزيد تا هر دو لبش درد گرفت . پس به بينيش بر شد و به دماغش اندر شد و آنجا همى بود و مغزش همى خورد ، و هر گاه چيزى بر سرش زدندى ، آن پشه خاموش شدى و آن خارش كم شدى . چون دست از زخم باز داشتندى ، آن پشه باز به خوردن گرفتى . پس خايسكهاى آهنين كردند و پيش او بيفگندند و هر كه سوى وى آمدى ، پيش از آنكه زمين را بوسه دادى ، تحيت و خدمت آن بودى كه خايسك برگرفتى و هر چند بتوانستى بر سر وى زدندى ، و هر كس كه بيشتر زدى بر وى گرامىتر بودى ، تا چهارصد سال اندر اين عذاب بماند ، همچندانكه ملك داشته بود . پس هم بر كافرى بمرد و آن ملك به يكى شد از گروه وى نام وى نبط ، نه فرزند نمرود بود و لكن از خويشان وى بود ، و صد سال آن ملك بر وى بماند پس از نمرود . و پادشاهى به پسر او شد و هشتاد سال پادشاهى كرد ، و باز به پسر او شد بيست سال . و از پس نمرود آن پادشاهى سيصد سال به اهل بيت آن نبط بماند . پس از ايشان بشد و به دست ملوك عجم افتاد و ايشان بتپرست بودند .

150

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست