responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 131


گفتند : بدين سال اندر پسرى آيد [ b 24 ] به پادشاهى تو اندر كه اين همه بتان بشكند و دينى ديگر آرد و هلاك تو بر دست او بود . نمرود بفرمود تا بر زنان حامله كس برگماشتند ، زنان امين خويشتن ، تا هر كجا پسرى آيد او را آگاه كنند . پس مادر ابراهيم عليه السّلام به ابراهيم بار گرفت . چون شكمش بزرگ شد ، پدر ابراهيم گفت : كاشكى اين فرزند ما دخترى آيد تا ملك او را نكشد .
چون وقت بار نهادن آمد ، ابراهيم از مادر بيامد . او را از پدر پنهان كرد و پدر را گفت : مرا پسرى آمد و بمرد و به گور كردمش . پدر گفت : نيك كردى . پس نيارست او را به خانه اندر داشتن ، برگرفت و به كوهى برد و به شكافى اندر پنهان كرد و سنگى بر در غار بنهاد و گفت : اگر گرگى يا شيرى يا ددى او را بخورد به بود از آنكه او را پيش من اندر بكشند . و هر وقت مادر بنزد او آمدى و شير همى دادى و گوش به دو مىداشتى . و هر وقت كه سوى وى آمدى گفتى : ددى او را البتّه خورده بود . و چون آنجا رسيدى و او را ديدى زنده ، و انگشت همى مكيدى . و خداى عزّ و جلّ او را از آن انگشتان روزى همى بيرون آوردى . و هر روز چندانكه كودكى به ماهى بالد او بباليدى . و يازده ماه به غار اندر بماند و چندان بالا كرد كه كودكى پانزده ساله .
پس ابراهيم مادر را گفت : مرا از اين جاى بيرون بر . مادر بيامد به وقت آنكه شفق فرو شده بود و شب تاريك گشته ، و او را از آن غار بيرون آورد . چون بيرون آمد و سر بر كرد ، آسمان را ديد و ستارگان . با خويشتن گفت و بينديشيد كه اين آسمان را و ستارگان را على حال خداوندى بود كه آن را بيافريد ، و طبع توحيد و معرفت خداى عزّ و جلّ كه اندر ذات او بود اين استدعا كرد ، و بىآنكه كسى او را بياموخت از او اين داعيه بجنبيد و بيرون آمد . و حكما ايدون گويند كه مثل ابراهيم عليه السّلام اندر آن وقت چنان بود چون مثل زيتون . و زيتون را طبع چنان است كه از وى روغن آيد چون بيفشارى كه او اين كار را آفريده است . پس چون زيتون نيكطبع بود ، روغن بسيار بود ، و هم بر درخت از وى روغن بود پيش از آنكه بيفشارى . همچنين از معرفت خداى عزّ و جلّ و طلب كردن توحيد از ابراهيم بيرون آمد ، پيش از آنكه پيغامبر شد ، يا كسى او را بياموخت . پس چون سر سوى آسمان

131

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست