responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 125


* ( قَرِيبٌ مُجِيبٌ 11 : 61 ) * . ايشان گفتند : * ( يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَإِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْه مُرِيبٍ 11 : 62 ) * .
صالح اندر ميان ايشان بت نپرستيدى به كودكى ، ايشان گفتندى تا بزرگ شود و بت پرستد . چون بزرگ شد و ايشان را اين گفت ، ايشان گفتند ما گوش داشتيم كه تو بزرگ شوى و اين بتان ما را پرستى ، اكنون ما را نيز از بت پرستيدن نهى مىكنى ، و ما از آنكه تو مىگويى و دعوى كنى بر شكايم ، و صالح بسيار روزگار اندر ميان ايشان بماند و كس به دو نگرويد . پس [ b 23 ] گفتند : اى صالح ! ما را برهانى بنماى تا بدانيم كه تو پيغمبرى . صالح گفت : چه خواهيد ؟ گفتند : از اين كوه سنگ خاره اشترى بيرون آورى ماده با بچه ، سرخ موى و گربه چشم كه ما [ را ] شير دهد تا بخوريم ، آنگاه به تو بگرويم . صالح گفت : اين بر خداى عزّ و جلّ آسان است ، اگر چه بر شما دشخوار است .
پس جبريل سوى صالح آمد و گفت : يا صالح ! اين را خداى عزّ و جلّ پيش از آنكه مر او ترا و جملهء آفرينش را آفريد به چندين هزار سال تقدير كرده است . دعا كن تا وقت اظهار تقدير بدين نزديك آمد . پس صالح دعا كرد و كوه يك ناليدن بناليد و بكفيد و از ميان سنگ اشترى از آن گونه كه ايشان خواستند بيرون آمد با بچه به قدرت خداى عزّ و جلّ . ايشان چون آن بديدند گفتند : اين از جادوى كرد ، و چون اشتر بيرون آمد با بچه ، بانگى رها كرد و فرا علف خوردن ايستادند . ايشان همچون باطنيان گفتند : اين جادوى است كه اين در قدرت خداى عزّ و جلّ محال است كه كند يا تواند كرد . پس اشتر به چشمهء آب آمد و آن آب ايشان همه بخورد به فرمان خداى عزّ و جلّ ، زيرا كه آن عبرت بود و سبب هلاكت ايشان بود ، و از بلا خيرى نتوان ديدن كه او بر دل موافق آيد .
ايشان آن روز آب نيافتند . سوى صالح آمدند و گفتند ما را آب بايد . صالح گفت :
يك روز شما را و يك روز اشتران را . و آن همه بهانهء عذاب و هلاكشان بود . پس بايستادند چنان كه خداى عزّ و جلّ همى گويد : * ( وَلا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ 7 : 73 ) * . و مردمان حريص را كه بر خلاف آن نهى كنند ، حرص او زيادت شود تا در آن

125

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست