خبر ملوكان كه از پس اسكندر بوده‌اند گفته بوديم اندر كتاب كه از پس ذو القرنين تا وقت اردشير بابك ، پادشاهى به دو نيمه بود : از لب دجله از آن سوى ملك يونانيان داشتند ، از پس ايشان روميان داشتند ، بطلميوسيان . ملك روم تا دجله از آن سوى هر دو يكى بود . اوّلشان اغوسطوس چهارده سال ديگر بزيست . پس بمرد ، تمامى پنجاه و شش سال . پس پسرش طنارنوش بنشست ، و بر شدن عيسى به آسمان و كشتن يحيى به ملك طنارنوش بود ، و او ترسا بود ، و ملك روم و شام هر دو يكى شد ، و ملك به ملك همى آمد از روم و شام تا به ملكى نام او هرقل كه پيغامبر ما عليه السّلام به دو نامه نوشت .
[ اما از لب دجله از اين سو از پس اسكندر ملوك طوايف داشتند ، و ملوك اشكانيان از لب دجله تا رى داشتند و از رى از اين سو تا حد ترك و تا لب جيحون همه ملوك طوايف داشتند . چون ملوك اشكانيان بستدند و نامشان و مدّتشان همه بگفتيم ، ] و از پس ايشان عرب آمدند به جاى ايشان كه كار بر عرب سخت تنگ بود اندر باديه و حجاز و يمن ، بيامدند به بحرين و يمامه [ گرد ] آمدند . چون ملوك اشكانيان از زمين عراق بشدند ، عرب از بحرين بيامدند به حيره و كوفه و زمين عراق ، و به جاى اشكانيان بنشستند . و ليكن ملك عرب چند ملك اشكانيان نبود . از لب دجله از اين سوى تا رى نتوانستند آمدن . و ليكن تا عقبهء حلوان ، آنجا كه حدّ

546