responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 498


خبر ملوك اشكانيان كه از پس اسكندر بودند تا به وقت اردشير بدان كه از پس اسكندر اين ملك عجم از لب دجله ، از اين سوى كه زمين عجم بود از حدّ عراق تا لب جيحون همه به دست ملوك طوايف بود ، و هر شهرى [ را ] پادشاهى و ملكى بود ، و اين پادشاهى به دست ملوك طوايف بود به دست نود ملك ، پانصد و بيست و سه سال . و هيچكس ايشان را قهر نتوانست كردن تا اردشير بابكان برخاست از پس پانصد سال و همه را قهر كرد و ملك از دست ايشان بستد ، و اين پادشاهى از لب جيحون تا لب دجله همه بگرفت .
و بدين پانصد سال ملكان بودند كه ايشان برخاستند از لب دجله از اين سوى زمين عراق و سواد و مداين و اصفهان و رى بگرفتند . و اين ملوك طوايف ايشان را كس طاعت نداشتند و ايشان را ملكان بزرگ خواندند ، اوّلشان دار الاكبر بود نام او اشك . و اصل حديث وى آن بود كه چون ملك يونانيان [ a 93 ] از لب دجله تا از آن سوى از دست يونانيان [ بشد و به آخر ] به دست روميان [ اندر ] افتاد ، چنين كه گفتيم اندر كتاب ، از روم ملكى بيامد و از دجله بگذشت بدين سو آمد نام وى انطيخس ، و از لب دجله از اين سوى حدّ سواد تا حدّ اهواز و فارس و رى بگرفت به غلبه ، و ملوك طوايف او را فرمان نكردند و [ حق نديدند ] مردى رومى بر خويشتن مهتر كردند .
پس دارا الاكبر را پسرى بود نام وى اشك ، و به وقت اسكندر خرد بود و به رى

498

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 498
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست