نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 448
خبر اسا بن ابيا بن رحبعم بن سليمان با زرخ ملك هند و مخالفت ايشان وهب بن منبّه چنين روايت كند كه او پسرزادهء سليمان بود ، نام او گفتند : ابيا بن رحبعم بن سليمان بود عليهم السّلام . چون به ملك بنشست و ملك همه بنى اسرائيل به دو شد ، و سه سال در ملك بود و بت پرستيدى و دين بتپرستى آشكارا كرد و دين موسى و سليمان دست باز داشت . و او را دو بت بود كه خلق را به پرستيدن آن فرمودى ، و او خود ايشان را پرستيدى ، و خلق بسيار او را اجابت كردندى از بنى اسرائيل ، و همه شام و بيت المقدّس بت پرستيدند . و از پس او پسرش اسا به ملك بنشست و خلق را به مسلمانى خواند و از بتپرستى نهى كرد و خداى عزّ و جلّ را پرستيدى و آن بتان را بشكست و منادى بانگ كرد كه هر كه بت پرستد او را بكشم . مردمان را عجب آمد و سخت بودشان آن دين را دست باز داشتن . پس از آنكه روزگارى بر آن بر آمده بود ، و اين ملك را مادرى بود بتپرست ، مردمان سوى مادرش شدند و از او درخواستند كه ملك را بگوى كه اين دين ما را تبه نكند ، دين پدران خويش و دين پدر ما را بر ما نگاه دارد . مادرش آن بپذيرفت . روزى ملك با قوم خويش نشسته بود ، مادرش اندر آمد ، و او پيش مادر بر پاى خاست حق مادر را . مادر گفت : تو نه پسر منى اگر اجابت مرا و حاجتم روا نكنى . گفت : چه خواهى ؟ گفتا : چيزى كه ترا بهتر بود و ملك به تو بماند ، و اگر نكنى ترا بتر ،
448
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 448