responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 387


قصّهء اليسع النّبى عليه السّلام پس اليسع به ميان ايشان آمد ، و همه دين موسى دست باز داشته بودند . و اليسع تا زنده بود ايشان را به خداى همى خواند و چندين گاه اندر ميان ايشان بود . چون بمرد ، هيچ پيغمبر ديگر نبود ، و در ميان ايشان علما بودند كه خلق را پند همى دادندى و خداى ايشان را بركت داده بود .
و به ميان ايشان اندر يكى تابوت بود آهنين ، و آن را سكينه خواندندى و بر او هيچ در و بند نبود ، و هيچكس ندانست كه اندر آنجا چيست . و گويند سرى بود آن تابوت را چون سر گربه . و هر كه را حاجتى بودى پيرامون تابوت شدى و خداى را بخواندى ، اجابت كردى حقّ عزّ و جلّ . و اگر ايشان را دشمنى آمدى ، آن تابوت را پيش حرب بردندى و بنهادندى ، از او بانگى آمدى چون بانگ گربه ، و خداى عزّ و جلّ از آن بانگ هيبتى اندر دل دشمنان افگندى و هزيمت شدندى . و بدان تابوت آرامش بود ايشان را ، چنان كه خداى عزّ و جلّ گفت : * ( فِيه سَكِينَةٌ من رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هارُونَ 2 : 248 ) * .
و مفسّران چنين گويند كه اندر آن تابوت از بقيّهء آل موسى عصا بود و از بقيّهء آل هارون عمامه بود ، و از آن ترنجبين كه اندر تيه بود قفيزى ، و آن دو لوح كه موسى به خشم بر زمين زد و بشكست . و آن تابوت از آهن بود و در دست موسى بود ، و از پس موسى در دست پيغمبران بودى تا به وقت اليسع . و پس از او در ميان

387

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست