responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 350


قصّهء موسى عليه السّلام با قارون قال الله تعالى : * ( إِنَّ قارُونَ كانَ من قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَيْهِمْ وَآتَيْناه من الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَه لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قال لَه قَوْمُه لا تَفْرَحْ إِنَّ الله لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ 28 : 76 ) * . خداى عزّ و جلّ گفت : قارون از قوم موسى بود . و همه علما متّفقاند كه قارون متابع موسى بود ، پس بر او بيرون آمد و او را مخالف شد ، يعنى دين را دست باز داشت و مرتد شد . و هم ابن عمّ موسى بود . موسى بن عمران بن يصهر بن قاهت بن لاوى بن يعقوب . و قارون بن قاهت بن لاوى بن يعقوب بود .
و علما گروهى اختلاف كردند گفتند كه قارون از پس موسى بود و از پس يوشع مرتد گشت . و چون كالب بن يوفنا بنى اسرائيل از شام به مصر باز آورد از پس يوشع ، آنگاه قارون را خواسته گرد آمد و مرتد گشت . و اين روايت به قرآن مجيد نزديكتر است كه خداى عزّ و جلّ همى گويد كه او را قوم پند داد [ ند ] و نگفت كه موسى او را پند داد . گفت : * ( إِذْ قال لَه قَوْمُه لا تَفْرَحْ 28 : 76 ) * . و آخر آيت همه حديث قوم كرد كه او را پند دادند . و اگر موسى بودى يا يوشع يا پيغمبرى ديگر ، ايشان او را پند دادندى نه قوم . و ليكن دليل چنين است كه چون يوشع مرده بود و پيغمبران بنى اسرائيل مرده بودند ، علما مانده بودند كه خلق را پند دادندى ، چون پند ايشان نپذيرفت ، خداى عزّ و جلّ او را به زمين فرو برد .
و به ديگر روايت گويند كه قارون به وقت موسى بود ، آنگاه كه موسى از مناجات

350

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 350
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست