نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 340
خبر موسى و خضر عليهما السّلام * ( وَإِذْ قال مُوسى لِفَتاه لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً 18 : 60 ) * . گفت موسى جوانمرد خويش را ، گفت : من نياسايم تا آنجا نرسم كه دو دريا گرد آيد به يك جا ، و اگر چه سالها بسيار همى بپايد . و از عجايبها كه خداى عزّ و جلّ از كار موسى ياد كرد . يكى ديدار خضر بود ، و اين آنگاه بود كه موسى باز مصر آمده بود و فرعون با قومش هلاك شده . و محمّد بن جرير اين خبر از پس اخبار موسى گفت ، و چنين گويد اندر كتاب خويش كه بعضى از مردمان نيز چنين گفتند كه اين موسى نه موسى بن عمران بود كه از پس او يكى ديگر بود از فرزندان يوسف ، و پسر ميشا بن يوسف بود و پيغمبر بود . از جايگاه خويش برفت و به طلب خضر رفت و او را بيافت و با او صحبت كرد و مر خضر را شاگردى كرد بسيار . و اين حديث سخت منكر است ، زيرا كه علماى صحابه و فقها و خلفا چون عمر بن الخطَّاب و على ابن ابى طالب و عبد الله مسعود و همه مفسّران صحابه و عبد الله بن عبّاس و ابّى كعب رضوان الله عليهم و علماى تابعين نيز متّفقاند كه اين موسى كه به طلب خضر شد ، موسى بن عمران بود كه پيغمبر بنى اسرائيل بود و خداى تعالى او را تورات داده بود و فرعون را به دعاى او غرق كرد . و اختلاف اندر خضر كردند . گروهى گفتند : پيغمبر بود ، و گروهى گفتند : پيغمبر
340
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 340