نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 183
خبر مرگ ابراهيم صلوات الله و سلامه عليه پس چون خداى عزّ و جلّ همه نعمتهاى خويش بر ابراهيم تمام كرد و عمر او به سر آمد ، و تمامى نعمت دين و دنيا او را بداد [ و ] خواستهء بسيار [ b 34 ] و عمر دراز ، تا سپيديش به ريش اندر آمد . خداى را گفت : يا ربّ ! اين چيست ؟ گفت : ذاكَ الوَقار . اين آهستگى است و هشيارى . ابراهيم گفت : اللهُمَّ زِدْنى وقاراً . يا ربّ ! مر اين وقار را بيفزاى . و خداى عزّ و جلّ همه كارهاى دين و پيغمبرى او را بداد و خلَّت خويش او را بداد ، و او را خليل خويش خواند و از پشت او فرزندان بيرون آمدند و همه را پيغمبرى داد ، و خانهء خويش بر دست وى آبادان كرد و فخر خانه او را داد و مناسك حجّ او را بياموخت تا كار حجّ را تمام كرد ، و هر چيزى كه اندر او فخر بود از كارهاى دو جهانى همه او را داد . و او را ده سنّت بنمود از سنّتهاى دين ، از آن پنج سنّت به سر اندر است : يكى مضمضه ، و [ ديگر ] استنشاق آب به بينى اندر كردن تا آنجا كه شايد ، و ديگر سبلت راست داشتن ، و چهارم مسواك كردن و دندانها پاك داشتن ، و پنجم فرق كردن موى سر را به آب تر گردانيدن پيش از غسل جنابت ، هر كه را موى سر دراز شود ، چنان كه ابراهيم را بود و پيغمبر عليه السّلام . و آن پنج ديگر به همه تن اندر است : يكى ناخن چيدن ، و ديگر موى از زير بغل پاك كردن ، و سديگر زهار از موى پاك كردن ، و چهارم ختنه كردن ، و پنجم چون حدث كنى جاى بول و غايط پاك داشتن . اين ده
183
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 183