نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 158
خبر مولود اسحق و خبر لوط عليهما السلام آن وقت كه ابراهيم مر اسماعيل و هاجر را به مكه برد و سوى ساره آمد ، و هر سال يك بار به ديدار اسماعيل آمدى و هم اندر آن روز بازگشتى ، چنان كه گفتيم . يك دو سال بر آمد كه ايشان را [ ساره را و ابراهيم ] را فرزند نمىبود و دعا همى كردند خداى را . چون پنج سال بر آمد ، خداى عز و جل دعاى ايشان مستجاب كرد . جبريل بيامد و ميكايل عليهما السلام ، بديشان فرستاد و ايشان را بشارت داد و برفتند و قوم لوط را هلاك كردند . و لوط [ به زمين مؤتفكات بود از حد اردن از زمين شام و برادرزادهء ابراهيم بود ، و آن وقت كه ابراهيم ] پيغمبر عليه السلام به فلسطين بنشست ، و لوط به زمين مؤتفكات آمد از ابراهيم بر يك روزه راه ، و مؤتفكات پنج ده بود : يكى را نام صبعه و ديگر صعوه و سديگر عمره و چهارم دو ماه و پنجم سدوم ، و اندر هر دهى صد هزار مرد بودند كم و بيش . از اين ديهها ، سدوم بزرگتر بود ، و اين همه ديهها به نام او باز خواندندى . و گروهى گويند : چهار ده بود و بدان چهار ده اندر صد هزار مرد بودند همه بتپرست . و آن زمين ميان حجاز و شام است . چون از مكه به مدينه و شام روند بدانجا بايد گذشتن ، چنان كه خداى عز و جل گفت : * ( وَإِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ 15 : 76 ) * . گفت : اين جايگاه قوم لوط بر شاهراه بود . مردمان مكه را گفت : چون به شام شويد و آنجا گذر كنيد چرا عبرت نگيريد . پس لوط به ميان ايشان همى بود سالى چند ، و از ايشان زنى خواست هم بر دين
158
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 158