responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 932


پدر من منبرى نداشت . سپس مرا در كنار خودش نشاند ، پس از آنكه از منبر پائين آمد ، مرا به خانه‌اش برد و گفت : چه كسى اين حرف را به تو ياد داد . جواب دادم : هيچكس . سپس به من گفت : بعدا هم به ما سر بزن . امام حسين عليه السلام مىفرمايد : يك روز به خانه عمر رفتم ، با معاويه خلوت كرده بود ، پسر عمر دم درب بود ، نگذاشت وارد شوم ، منهم برگشتم . عمر به من گفت : به ما سر نمىزنى ، گفتم : آمدم ، با معاويه خلوت كرده بودى ، پسرت نگذاشت وارد شوم ، من هم برگشتم ، عمر گفت : او بايد به اجازه تو مىبود ، نه تو به اجازه او . سپس گفت ما آنچه داريم از خدا سپس از شماست ، و دستش را روى سرش گذاشت . ( بايد از جناب عمر پرسيد : آنروز كه با عده‌اى از افراد خود به خانه فاطمه عليها سلام هجوم بردى و قصد آتش زدن خانه وحى را داشتى ، آيا يادت نبود كه هر چه دارى از خدا و از آنها است ؟ ) ! ! !
< فهرس الموضوعات > * * نمونه‌هائى از سياستهاى مالى و ادارى عمر < / فهرس الموضوعات > * * نمونه‌هائى از سياستهاى مالى و ادارى عمر < فهرس الموضوعات > ابوبكر مساوى تقسيم مىكرد ، اما عمر تبعيض قائل مىشد ! !
< / فهرس الموضوعات > ابوبكر مساوى تقسيم مىكرد ، اما عمر تبعيض قائل مىشد ! !
- سنن كبرى ج 6 ص 349 يونس از هشام بن سعد قرشى از عمر بن عبدالله روايت مىكند : در اولين تقسيم ابوبكر ، عمر گفت : آنهائى را كه در صف اول مهاجرين و در صف سابقين در اسلام هستند ، بر ديگران ترجيح ده و سهم آنها را بيشتر كن . ابوبكر جواب داد : مىخواهى سابقه آنها را در اسلام بخرم . آنگاه بين همه مساوى تقسيم كرد .
- اختلاف الحديث ص 35 شافعى مىگويد : ابوبكر تا زمانى كه زنده بود بين همه از غلام گرفته تا آزاده‌ها مساوى تقسيم مىكرد ، و بخاطر آنكه كسى زودتر اسلام آورده يا حسب و نسبش بهتر است ، كسى را ترجيح نمىداد . اما عمر سهمى به غلامان نمىداد و براى سابقه و حسب و نسب اولويت قائل بود و به دارندگان آنها بيشتر مىداد . اما على ( عليه السلام ) به غلامان چيزى نمىداد ، اما بين ديگران مساوى تقسيم مىكرد . از آنجا كه بيت المال و تقسيم آن مهمترين مسؤوليت دستگاه خلافت و خلفاء بود كه شامل حال همه افراد مىشد سزاوار بود هيچگاه در آن اختلاف پيدا نمىكردند . . . در اينجا اين اشكال پيش مىآيد كه اجماع زمان ابوبكر در زمان عمر حجت نبود و اجماع در زمان عمر در زمان على ( عليه السلام ) حجيت نداشت ، پس بنابرين مىتوان گفت : اجماعات آنها هم براى آيندگان حجيت ندارد .

932

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 932
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست