دفتر بياوريد ، يكى گفت نياوريد ، اختلاف كه بالا گرفت ، حضرت آنها را بيرون كرد . ابن عباس مىگفت مصيبت چه مصيتى مانع شدند كه رسول خدا وصيتش را بنويسد . < فهرس الموضوعات > تلاش براى كوچك جلوه دادن رفتار عمر وممانعت او از وصيت پيامبر صلى الله عليه وآله ! ! < / فهرس الموضوعات > تلاش براى كوچك جلوه دادن رفتار عمر وممانعت او از وصيت پيامبر صلى الله عليه وآله ! ! - مسند احمد ج 1 ص 323 عبدالله . . . از ابن عباس روايت مىكند : هنگام وفات رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم عدهاى حاضر بودند من جمله عمر بن خطاب . پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : براى من كاغذ و دفترى بياوريد تا چيزى بنويسم كه هرگز گمراه نشويد ، عمر گفت : او از درد چنين مىگويد ، مردم قرآن در ميان شماست ، قرآن ما را بس است . بين حاضرين اختلاف شد يكى گفت دفتر بياوريد ، يكى گفت نياوريد ، اختلاف كه بالا گرفت ، حضرت آنها را بيرون كرد . ابن عباس مىگفت مصيبت چه مصيتى مانع شدند كه رسول خدا وصيتش را بنويسد . < فهرس الموضوعات > پيامبر صلى الله عليه وآله در وداع خود با امت عمر را از رسوائى آخرت بر حذر داشت ! ! < / فهرس الموضوعات > پيامبر صلى الله عليه وآله در وداع خود با امت عمر را از رسوائى آخرت بر حذر داشت ! ! - سيره ابن كثير ج 4 ص 457 بيهقى مىگويد : على بن احمد بن عبدان . . . ابن عباس از فضل بن عباس روايتمىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در حاليكه بشدت از درد متأثر و متألم بود و سرش را با دستمالى بسته بود ، نزد من آمد و فرمود : فضل دست مرا بگير و دست حضرت را گرفته تا آنكه روى منبر نشست ، سپس فرمود : فضل مردم رابه مسجد بخوان ، هنگامى كه مردم جمع شدند ، حضرت خطبه خواند و فرمود : من بزودى از ميان شما خواهم رفت و جاى مرا خالى خواهيد ديد ، هيچكس نمىتواند جاى مرا در بين شما پر كند ( يا مانند خودم كارهايم را انجام دهد ) هر كه را من بىجهت شلاقزدهام ، بيايد و قصاص كند ، مال هر كه را گرفتهام ، بيايد و پس بگيرد ، هر كهرا دشنام دادهام و آبرويش را بردهام بيايد و آبرويم را ببرد ، كسى نگويد از كينه و دشمنى رسول خدا ترسيدم ، كينه و دشمنى با مقام و اخلاق من سازگار نيست ، محبوبترين كس نزد من كسى است كه يا حق خود را از من بگيرد يا مرا حلال كند ، تا آنكه هنگام ملاقات با پروردگار حق كسى بر ذمهام نباشد