responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 756


رفت ابودرداء مىگويد : ما هم آنجا بوديم . حضرت فرمود : دوست شما ( عمر ) دست به قمار زده است ( كه با ابوبكر در افتاده است ) عمر از كار خود پشيمان شد و او هم نزد حضرت آمد و قضيه را نقل كرد . ابو درداء مىگويد : حضرت عصبانى شد ، ابوبكر گفت : يا رسول الله من در حق عمر ظلم كردم . حضرت فرمود : چرا دست از سر دوست من ابوبكر برنمىداريد ، چرا دست از سر دوست من ابوبكر برنمىداريد ، آنزمانى كه من اعلام كردم رسول الله هستم ، همگى مرا تكذيب كرديد ، فقط ابوبكر بود كه مرا تصديق نمود . نمىگويند چرا ابوبكر و عمر دعوايشان شد ، ظاهرا دعواى آنان بخاطر فضولى و دخالت در كار پيامبر صلى الله عليه وآله بوده كه آيه قرآن در مذمت آندو نازل شد . اما آقايان سنىها اسمى از سبب ماجرا نمىبرند ، بلكه مىخواهند از آن فضيلتى براى ابوبكر بسازند ! ! ) < فهرس الموضوعات > بخارى ناچارا اعتراف مىكند كه صداى ابوبكر و عمر در حضور پيامبر صلى الله عليه وآله بلند شد بطوريكه خدا آنان را توبيخ نمود ، ولى مىگويد آنها بطورى ادب شدند كه ديگر هرگز صدايشان را در مقابل حضرت بلند نكردند . . . حتى زمانى كه مانع وصيت آن حضرت شدند !
< / فهرس الموضوعات > بخارى ناچارا اعتراف مىكند كه صداى ابوبكر و عمر در حضور پيامبر صلى الله عليه وآله بلند شد بطوريكه خدا آنان را توبيخ نمود ، ولى مىگويد آنها بطورى ادب شدند كه ديگر هرگز صدايشان را در مقابل حضرت بلند نكردند . . . حتى زمانى كه مانع وصيت آن حضرت شدند !
- بخارى ج 6 ص 46 يسرة بن صفوان . . . از ابن ابى مليكه روايت مىكند : چيزى نمانده بود كه ابوبكر و عمر هلاك شوند . چرا كه صداى خود را در حضور پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بلند كردند . هنگامى كه كاروانى از بنى تميم آمد ، يكى ( از ابوبكر و عمر ) مىگفت : اقرع بن حابس برادر بنى مشاجع و ديگرى مىگفت : فلان كس را رئيس آنان كن ، ابوبكر به عمر گفت : مىخواهى با من مخالفت كنى ، عمر مىگفت : من چنين قصدى نداشتم ، صداى هر دو بلند شد ، اين آيه نازل شد ( يا ايها الذين آمنوا لا ترفعوا اصواتكم . . . ) ( اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد صداى خود را در حضور پيامبر صلى الله عليه وآله بلند نكنيد ) ابن زبير مىگويد : از آنروز به بعد هرگز عمر صدايش را به گوش آن حضرت نرساند و چيزى نمىگفت مگر حضرت از او مىپرسيد . اما ابن زبير اين مطلب را در مورد پدرش ابوبكر نقل نمىكند ( ابن زبير نوه دختر ابوبكر بوده است ) < فهرس الموضوعات > سوره حجرات درباره بىادبى آنها با پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شده ، اما آقايان سنيها بىادبى را درباره بعضى با بعضى ديگر قرار داده‌اند ! !
< / فهرس الموضوعات > سوره حجرات درباره بىادبى آنها با پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شده ، اما آقايان سنيها بىادبى را درباره بعضى با بعضى ديگر قرار داده‌اند ! !

756

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 756
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست