إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)
چنانچه خلافت ابوبكر و عمر مژده خدا و رسولش بود ، پس چرا پيامبر صلى الله عليه وآله را از وصيت به آن بازداشتند ؟ ! ! ابن عساكر از حبيب بن ابى ثابت روايت مىكند : آيه شريفه ( و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه حديثا ) درباره اين نازل شد كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) به عائشه فرمود : پدرت ابوبكر بعد از من به خلافت مىرسد و پس از او پدر حفصه عمر خليفه خواهد شد ! ( رسول خدا صلى الله عليه وآله در لحظات آخر عمر شريفش خواست وصيت كند ، به همان خلافتى كه ايشان مىگويند . پس چرا مانع وصيت آن حضرت شدند ؟ ! ) < فهرس الموضوعات > بهترين تعبير آنست كه گفته شود : پيامبر صلى الله عليه وآله امر خلافت را بطور سرى به عائشه فرمود ! ! < / فهرس الموضوعات > بهترين تعبير آنست كه گفته شود : پيامبر صلى الله عليه وآله امر خلافت را بطور سرى به عائشه فرمود ! ! ابن مردويه از ابن عباس روايت مىكند : آيه شريفه ( و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه حديثا ) درباره اين نازل شد كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) بطور سرى به عائشه فرمود : بعد از او چه كسى به خلافت خواهد رسيد ، اما عائضه آن سر را نزد حفصه فاش ساخت ! و ابو نعيم در فضائل الصحابه از ضحاك درباره آيه فوق روايت مىكد : آن حضرت بطورى سرى و پنهانى به حفصه دختر عمر فرمود : بعد از من ابوبكر بعد از او عمر به خلافت خواهند رسيد . < فهرس الموضوعات > آيا عائشه و حفصه كافر شدند ؟ ! ! < / فهرس الموضوعات > آيا عائشه و حفصه كافر شدند ؟ ! ! ( ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبكما و ان تظاهرا عليه ) ابن جرير و ابن مردويه از ابن عباس روايت مىكند : ( صغت قلوبكما ) يعنى دلهاى شما دو نفر از حق مايل گشته و گناه كرده است . ابن منذر هم از ابن عباس همين مطلب را روايت كرده است . عبد بن حميد هم از قتاده همين مطلب را روايت كرده است . عبد بن حميد از مجاهد روايت كرده : ما گمان مىكرديم معناى صغت قلوبكما ) گناه كوچكى بود ، تا آنكه قراءت عبدالله را شنيديم كه چنين مىخواند ( ان تتوبا الى الله فقد صغت ( زاغت ) قلوبكما ) ( ظاهرا معناى ( زاغت ) چيزى به معناى كفر مىباشد )