مؤلف درباره عمرو بن عاص مىنويسد : پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) او را در غزوه ذات السلاسل فرمانده سپاهى كرد كه ابوبكر و عمر و ابو عبيده جراح هم جزء آن بودند . و سيره ابن كثير ج 4 ص 280 دوستداران ابوبكر و عمر مشكل را از زبان رسول خدا صلى الله عليه وآله چنين حل كردهاند : بعد از من هيچ كس حق ندارد ، رئيس ابوبكر و عمر گردد ! ! - ميزان الاعتدال ج 3 ص 226 على بن ابراهيم بن هيثم . . . . . از ابن عمر روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به ابوبكر و عمر فرمود : بعد از من هيچكس حق ندارد رئيس يا فرمانده شما گردد . ( با جعل اين روايت خواستهاند رياست عمرو بن عاص را بنوعى خنثى كرده باشند ) < فهرس الموضوعات > * * * عمر در غزوه تبوك < / فهرس الموضوعات > * * * عمر در غزوه تبوك < فهرس الموضوعات > بخارى ومسلم براى اثبات فضيلتى براى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله را متهم مىكنند ! ! < / فهرس الموضوعات > بخارى ومسلم براى اثبات فضيلتى براى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله را متهم مىكنند ! ! - بخارى ج 3 ص 109 حاتم به اسماعيل از سلمه روايت مىكند : ( در جنگ تبوك ) زاد و توشه مردم كم شد بطوريكه به سختى افتادند ، نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفته و اجازه خواستند تا شترهايشان را ذبح كنند ، حضرت هم اجازه داد . با عمر برخورد كردند ، عمر گفت : چنانچه شترهايتان را بكشيد ديگر به چه چيز اميدوار هستيد . سپس نزد حضرت رفته و همان مطلب را گفت . حضرت از حرف خود برگشت و فرمود : به مردم بگو هر چه غذا و خوراكى دارند بياورند ، مردم همه را آوردند ، حضرت دعا كرد و خدا هم آنها را بركت داد بطوريكه همه آمدند و ظرفهايشان را پر كردند ، غذاها تمام نشد . سپس حضرت فرمود : اشهد ان لا اله الا الله و انى رسول الله . - بخارى ج 4 ص 13 حاتم بن اسماعيل از سلمه روايت مىكند : ( در جنگ تبوك ) زاد و توشه مردم كم شد بطوريكه به سختى افتادند ، نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفته و اجازه خواستند تا شترهايشان را