< فهرس الموضوعات > جناب عمر قصد داشت از اطاعت فرمانده سپاه سرپيچى نمايد ! !
< / فهرس الموضوعات > جناب عمر قصد داشت از اطاعت فرمانده سپاه سرپيچى نمايد ! !
- مستدرك حاكم ج 3 ص 42 ابو العباس محمد بن يعقوب . . . . . . از بريده روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) عمرو بن عاص را در غزوه ذات السلاسل فرمانده سپاه نمود كه عمر و ابوبكر هم تحت فرماندهى او قرار گرفتند . هنگامى كه به منطقه جنگى رسيدند ، عمرو دستور داد ، هيچ آتشى روشن نكنند . عمر عصبانى شد و خواست آتش روشن كند ، ابوبكر مانع او شد و گفت : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم او را فرمانده تو كرده ، چون اطلاعات و مهارت نظامى او بيشتر است . عمر قانع شد و از مخالفت دست برداشت .
< فهرس الموضوعات > اختلاف عمرو بن عاص و ابو عبيده بر سر فرماندهى < / فهرس الموضوعات > اختلاف عمرو بن عاص و ابو عبيده بر سر فرماندهى ابن حميد . . . . . از عبدالله بن ابىبكر روايت مىكند : از محمد بن عبدالرحمان بن عبدالله بن حصين تميمى درباره غزوه ذات السلال در منطقه ، بلى ، و ، عذره ، اتفاق افتاد ، روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم عمرو بن عاص را فرستاد تا اعراب را به اسلام دعوت كند . علت انتخاب عمرو بن عاص اين بود كه مادر بزرگ عمر از منطقه ، بلى ، بود لذا حضرت او را انتخاب كرد تا آنكه دل آن قبائل را بدست آورده و آنها تمايل بيشترى به اسلام پيدا نمايند . آنها حركت كرده تا به منطقه ، جذام ، بنام سلاسل رسيدند ، بهمين خاطر اين غزوه ، غزوه ذات السلاسل معروف شد . در آنجا عمرو بن عاص احساس خوف كرد ، لذا تقاضاى نيروى كمكى كرد ، حضرت ابو عبيده جراح را با عده‌اى از مهاجرين و انصار من جمله عمر و ابوبكر بعنوان نيروى كمكى فرستاد . حضرت به ابو عبيده فرمود ( سعى كن با عمرو بن عاص اختلاف پيدا نكنى ، ابو عبيده هم به عمرو بن عاص گفت : من دستور دارم با تو مخالفت نكنم ، حتى اگر تو هم با من مخالفت كنى ، من از تو اطاعت خواهم كرد . عمرو بن عاص گفت : من فرمانده هستم و تو نيروى كمكى . ابو عبيده هم قبول كرده آنگاه عمرو بن عاص نماز را با مردم خواند .
- مجمع الزوائد ج 6 ص 206

583