< فهرس الموضوعات > همسر عمر براى نماز به مسجد مىرفت ولى عمر خوشش نمىآمد < / فهرس الموضوعات > همسر عمر براى نماز به مسجد مىرفت ولى عمر خوشش نمىآمد - كنز العمال ج 8 ص 325 و 326 ( اجازه زنان براى نماز ) 23129 - از ابن عمر روايت شده كه عمر زنى داشت كه براى نماز صبح و عشاء در مسجد حاضر مىشد ، به او گفتند : به مسجد نرو ، تو كه مىدانى عمر خوشش نمىآيد ، گفت اگر خوشش نمىآيد ، چرا مرا منع نمىكند . گفتند بخاطر فرمايش رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم كه فرمود : زنان را از رفتن به مساجد منع نكنيد .
23130 - از يحيى بن سعيد روايت شده : عاتكه دختر زيد بن عمرو بن نفيل زن عمر بن الخطاب براى به مسجد رفتن از عمر اجازه مىگرفت ، ولى او سكوت مىكرد ، زن هم مىگفت تا زمانى كه مرا منع نكنى به مسجد خواهم رفت .
23132 - نافع از ابن عمر روايت مىكند : همسر عمر وقتى براى نماز به مسجد مىرفت شناخته مىشد . به عمر گفتند چرا منعش نمىكنى ؟ گفت اگر نشنيده بودم فرمايش رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را كه فرمود : زنان را از رفتن به مساجد منع نكنيد ، حتما مانع او مىكردم .
< فهرس الموضوعات > نظر زنان درباره عمر ، زنان به عمر گفتند او مانند پدرش بد خلق و تند خو و خشن مىباشد < / فهرس الموضوعات > نظر زنان درباره عمر ، زنان به عمر گفتند او مانند پدرش بد خلق و تند خو و خشن مىباشد - صحيح بخارى ج 4 ص 95 و 96 علي بن عبدالله . . . از محمد بن سعد بن أبي وقاص از پدرش سعد بن ابي وقاص روايت مىكند كه عده‌اى از زنان قريش نزد رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بوده و با حضرت صحبت كرده و سؤال مىنمودند بطوريكه سر و صداى آنها بلند بود . عمر وارد شد و از رسول خدا ( ص ) اجازه ورود خواست . زنان بمحض شنيدن صداى عمر حجاب خود را محكم كردند ، حضرت از ديدن اين منظره به خنده افتاد . عمر گفت يا رسول الله خداوند شما را بخنداند ، حضرت فرمود : از كار اين زنها تعجب كردم ، بمحض شنيدن صداى تو بشدت حجاب كردند ، عمر گفت يا رسول الله سزاوار بود كه از تو بيشتر بترسند تا از من ، سپس رو به آنها كرد و گفت : اى دشمن خودتان ، از من مىترسيد و از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نمىترسيد گفتند بله همين طور است زيرا كه تو بد خلق و تند خوتر از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم هستى .
صحيح مسلم ج 7 ص 114 تا ص 117

56