responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 40


ابن جرير از ابن عون روايت مىكند كه از عكرمة مولى ( آزاده شده ) ابن عباس درباره آيه شريفه ( يا ايها الذين آمنوا لا تسالوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم ) پرسيدم ، گفت : روزى حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : هر چه بپرسيد ، جواب خواهم گفت ، شخصى كه مسلمانان از او خوششان نمىآمد پرسيد : يا رسول الله پدر من كيست ، حضرت فرمود : حذافة ، آنگاه آن آيه نازل شد .
و عبدالرزاق وابن جرير از طاوس نقل مىكند كه آيه شريفه ( لا تسألوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم ) درباره شخصى نازل شد كه پرسيد ؟ يا رسول الله پدر من كيست ؟ فرمود : فلانى .
< فهرس الموضوعات > عمر كه خود را در رديف پيامبر مىديد . . . براى چه پاى پيامبر را بوسيد و گفت ما را ببخش < / فهرس الموضوعات > عمر كه خود را در رديف پيامبر مىديد . . . براى چه پاى پيامبر را بوسيد و گفت ما را ببخش ابن جرير و ابن ابي حاتم از سدى درباره آيه شريفه ( يا أيها الذين آمنوا لا تسألوا عن اشياء ) الاية ، روايت كرده‌اند كه رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم غضبناك شده و روزى از روزها حضرت برخاسته و خطبه خواندند و فرمودند : از هرچه بپرسيد ، جواب خواهم گفت ، شخصى از قريش از قبيله بنى سهم بنام عبدالله بن حذافة كه حرفهائى درباره او بود ( خوشنام نبود ) پرسيد : يا رسول الله پدر من كيست ؟ فرمود پدر تو فلانى است ، و حضرت او را به نام پدرش خواند . عمر برخاست و پاى حضرت را بوسيد و گفت : رضينا بالله ربا و بك نبينا وبالقرآن اماما ( به خداوندى الله و نبوت تو و امامت قرآن خشنود و راضى هستيم ) يا رسول الله ما را ببخش خداوند تو را عفو نمايد ، آنقدر گفت تا حضرت راضى شد .
< فهرس الموضوعات > مسأله را تحريف كرده و آنرا سئوال درباره حج قرار دادند < / فهرس الموضوعات > مسأله را تحريف كرده و آنرا سئوال درباره حج قرار دادند ابن جرير و ابن ابي حاتم و ابن مردويه از ابن عباس روايت مىكنند كه روزى رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در ميان مردم اعلام كردند كه اى مردم حج بر شما واجب گشته است . شخصى از بنى اسد برخاست و گفت : آيا در هر سال واجب شده است ؟ حضرت بشدت غضبناك شده و فرمودند : قسم به كسى كه جانم در دست اوست اگر بگويم ، بله ، واجب مىشود و اگر واجب شود قدرت انجامش را نداريد و كافر مىشويد تا زمانى كه شما را آزاد گذاشتم ( و از شما تكليف نخواستم ) از من چيزى نخواهيد ، و زمانى كه شما را امر مىكنم فرمان برده و هر كجا نهى كردم ، اطاعت كنيد ، آنگاه اين آيه نازل شد كه ( لا تسألوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم ) حضرت آنها را نهى كرد از پرسيدن چيزهائى مانند پرسيدن مسيحيان از غذائى كه باعث شد كافر شوند ، خداوند

40

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 40
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست