فرمود : عمر رهايش كن ، سپس به زنها فرمود : از سر و صدا بپرهيزيد ، آنچه كه از چشم و قلب باشد ، رحمت خداست و آنچه كه از دست و زبان باشد از شيطان است . فاطمه ( عليها السلام ) بالاى قبر رقيه نشسته و گريه مىكرد ، رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم هم اشكهاى او را با دست پاك مىكرد . بيهقى مىگويد اين روايت اگر چه خيلى قوى نيست اما روايت ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نقل شده كه صحيح و ثابت مىباشد و آن اينكه حضرت فرمودند : خداوند به اشك چشم و حزن دل كسى را عذاب نمىكند ولى به اين دو عذاب مىكند و به دست و زبان اشاره فرمودند كه اين روايت روايت قبلى را تأييد مىكند . ابو محمد عبدالله بن يوسف اصبهانى . . . از شقيق روايت مىكند : سفيان بن سلمة مىگويد : هنگامى كه خالد بن وليد مرد ، زنان در خانه خالد جمع شده و مشغول گريه زارى شدند ، به عمر خبر دادند تا مانع آنها شود ، اما عمر گفت : عيبى ندارد ، بگذاريد براى ابو سليمان ( كنيه خالد ) گريه كنند ، مادامى كه سينه چاك نكنند و حرفهاى بيخود نزنند . - مسند احمد ج 1 ص 39 عبدالله . . . از انس روايت مىكند : هنگامى كه حفصه ( دختر عمر ) و صهيب ( برادر عمر ) براى او گريه مىكردند ، عمر به آنها گفت مگر نشنيدهايد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : گريه موجب عذاب ميت است . - مسند احمد ج 1 ص 41 عبدالله . . . از ابن ابي مليكة روايت مىكند : سليمان بن منصور بلخى . . . از ابن ابي مليكة روايت مىكند : در تشييع جنازه دختر عثمان ، ام ابان ، كنار ابن عمر ( پسر عمر ) نشسته بودم ، ابن عباس هم بود ، زنان گريه مىكردند ، ابن عمر گفت ، چرا زنان از گريه دست برنمىدارند ، از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شنيدم كه فرمود : گريه اهل و عيال موجب عذاب ميت است . ابن عباس هم گفت ، من از عمر هم اين حرف را شنيدهام . روزى من و عمر در بيداء بوديم ، سوارى رسيد ، عمر گفت ببين كيست ، نگاه كردم ديدم صهيب برادرش است ، گفتم برادرت است گفت بگو بيايد اينجا ، گفتم برادرت است ، گفت بگو بيايد اينجا ، گفتم با اهل و عيال است ، گفت باشد ، بگو بيايد .