ترا بخدا تو نديدى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از من مىخواست كه شعر بگويم ، و مىفرمود : خدايا او را به روح القدس تأييد فرما ؟ ابو هريره گفت : بله من ديدم . - المجموع ج 2 ص 177 سعيد بن مسيب مىگويد : عمر از مسجد مىگذشت ديد ، حسان مشغول سرودن شعر مىباشد ( گويا اعتراض كرد ) حسان گفت : من در اين جا شعر مىگفتم در حالى كه بهتر از تو در اين مسجد بود . سپس رو به ابو هريره كرد و پرسيد : ترا بخدا تو نديدى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از من مىخواست كه شعر بگويم ، و مىفرمود : خدايا او را به روح القدس تأييد فرما ؟ ابو هريره گفت : بله من ديدم . 36946 - ( مسند عمر ) سعيد بن مسيب مىگويد : حسان در حال سرودن شعر در مسجد النبي بود كه عمر وارد شد و گفت حسان در مسجد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شعر مىگوئى ؟ حسان گفت : در همين مسجد شعر مىگفتم در حالى كه بهتر از تو در اين مسجد بود . عمر گفت راست گفتى سپس رفت . 36948 - ابن مسيب مىگويد : حسان بن ثابت در حال خواندن شعر در مسجد بود كه عمر او را ديد و با غيظ به او نگاه كرد ، حسان گفت : بخدا قسم من سابقا در اين جا شعر مىگفتم در حالى كه بهتر از تو در اين مسجد بود . عمر ترسيد كه حسان او را متهم كند كه به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم اعتراض كرده ، راهش را گرفت و رفت . < فهرس الموضوعات > درگيرى قريش بر ضد انصار به جائى رسيد كه عائشه اعتراض كرد < / فهرس الموضوعات > درگيرى قريش بر ضد انصار به جائى رسيد كه عائشه اعتراض كرد - مستدرك حاكم ج 3 ص 487 ابو العباس محمد بن يعقوب . . . از عروة از عائشة روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در مسجد منبرى براى حسان قرار داده بود كه بر روى آن در دفاع از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شعر مىخواند . حضرت هم مىفرمود : مادامى كه حسان از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم دفاع مىكند خداوند او را بروح القدس تأييد خواهد فرمود . < فهرس الموضوعات > عمر خواست مانع سرود عبدالله بن رواحه شود كه پيامبر ( ص ) به غضب آمد ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر خواست مانع سرود عبدالله بن رواحه شود كه پيامبر ( ص ) به غضب آمد ! ! - سنن ترمذى ج 4 ص 217