responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1288


- بخارى ج 1 ص 90 زمانى كه جنب از بيمارى يا مرگ يا عطش بترسد ، بايد تيمم كند ، عمرو بن عاص در يك شب سرد جنب شد و تيمم كرد و اين آيه را خواند ( و لا تقتلوا انفسكم ان الله كان بكم رحيما ) سپس قضيه را براى پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم تعريف كرد ، حضرت به او اعتراضى نكرد .
بشر بن خالد . . . از ابو وائل روايت مىكند : ابو موسى به عبد الله بن مسعود گفت : اگر آب پيدا نكنى ، چه مىكنى ؟ عبد الله جواب داد : اگر به مردم اجازه تيمم بدهم ، آنوقت براى سرما هم تيمم مىكنند و وضو نمىگيرند . ابو موسى گفت : پس با روايت عمار چه مىكنى كه به عمر گفت ؟ ( قضيه جنب شدن در راه و تيمم و غلطيدن در خاك و فرمايش پيامبر صلى الله عليه وآله براى كيفيت تيمم ) عبد الله جواب داد : ولى عمر حرف عمار را قبول نكرد .
عمر بن خفص . . . از شقيق بن سلمه روايت مىكند : نزد عبد الله بن مسعود و ابو موسى ( اشعرى ) بودم . ابو موسى خطاب به ( عبد الله ) گفت : ابو عبد الرحمان ( كنيه عبد الله بن مسعود ) جنب اگر آب پيدا نكند ، چه بايد بكند ؟ عبد الله جواب داد : نماز نخواند تا آب بيابد . ابو موسى دوباره پرسيد : پس قضيه عمار را چه مىكنى پيامر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به او فرمود : اينگونه تيمم كن ؟ عبد الله گفت : ولى عمر حرف عمار را نپذيرفت . ابو موسى گفت : اصلا حرف عمار به كنار ، آيه قرآن درباره تيمم را چه مىكنى ؟ عبد الله در جواب ماند ، فقط اين حرف را گفت : كه اگر به مردم اجازه تيمم دهيم ، براى سردى هوا هم وضو را رها كرده و تيمم مىكنند . راوى مىگويد : به شقيق گفتم : عبد الله از تيمم خوشش نمىآمد ؟ گفت : بله ، خوشش نمىآمد . محمد . . . از شقيق روايت مىكند : با عبد الله و ابو موسى اشعرى نشسته بودم ، ابو موسى به عبد الله گفت : اگر كسى جنب شود و يك ماه آب پيدا نكند ، اگر نخواهد تيمم كند و نماز بخواند ( چنانكه تو مىگوئى نماز نخواند ) پس با اين آيه در سوره مائده چه مىكنيد ؟ ( فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيدا طيبا ) ( اگر آب پيدا نكرديد ، با زمين پاك و پاكيزه تيمم كنيد ) عبد الله جواب داد : اگر به مردم اجازه تيمم بدهيم ، براى فرار از سرما هم تيمم خواهند كرد . ا بو موسى گفت : پس بخاطر همين است كه با تيمم مخالفى ؟ عبد الله گفت : بله . ابو موسى گفت : مگر قضيه عمار را نشنيدى كه به عمر گفتد : يادت مىآيد پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم مرا بدنبال كارى فرستاد و من جنب شدم و آب پيدا نكردم ، و به عنوان تيمم خود را مانند جانور در خاك غلطاندم سپس قضيه را براى آن حضرت تعريف كردم ، حضرت فرمود : براى تيمم همين قدر بس است كه دستهايت را به زمين

1288

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1288
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست