responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1283


احمد بن ابي رجاء . . . از ابن عمر روايت مىكند : عمر بن خطاب خطبه خواند و پس از حمد و ثناى الهى گفت زمانى كه حرمت شراب نازل شد روزى بود كه شراب فقط از پنج چيز انگور و خرما و گندم و جو و عسل تهيه مىشد ، شراب هم چيزى بود كه عقل را زائل مىكرد . مردم دوست داشتم رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم قبل از آنكه از دنيا برود ، سه چيز را براى ما روشن مىفرمود ، ارث جد ، معناى كلاله و ابواب ربا ، راوى مىگويد : گفتم نديدى كه در سند مردم شرابى از برنج درست مىكنند كه بعضىها ادعا مىكنند كه يك جرعه آن مرد را مىاندازد ، عمر گفت : اين شراب در عهد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نبود ، زيرا اگر بود از آن نهى مىفرمود ، آيا نديدى كه او تمامى نوشيدنىها را گفت ولى گفت شراب چيزى است كه عقل را زائل گرداند .
ابوبكر مىگويد : جمله ( شراب آنست كه عقل را زائل گرداند ، از فرمايشات رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم است نه از كلام عمر . . .
حجاج . . . از ابن عمر روايت مىكند : عمر مىگفت : شراب از پنج چيز تهيه مىشود ، كشمش و خرما و گندم و جو و عسل .
< فهرس الموضوعات > فهميدن ارث كلاله براى عمر از كاخهاى شام مهتمر است ! !
< / فهرس الموضوعات > فهميدن ارث كلاله براى عمر از كاخهاى شام مهتمر است ! !
- كنز العمال ج 11 ص 80 30692 - از عمر روايت شده : اگر معناى كلاله را مىدانستم بهتر از آن بود كه كاخها و قصرهاى شام از آن من باشد .
< فهرس الموضوعات > عمر از سؤال طرف ناراحت مىشود و ريش خود را مىگيرد و مىگويد : كلاله ، كلاله ، كلاله ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر از سؤال طرف ناراحت مىشود و ريش خود را مىگيرد و مىگويد : كلاله ، كلاله ، كلاله ! !
- الدر المنثور ج 2 ص 251 ابن جرير از حسن بن مسروق از پدرش روايت مىكند : از عمر پرسيدم : كدام فاميل من بعنوان ، كلاله ، ارث مىبرند ؟ دست به ريشش برد و گفت ، كلاله ، كلاله ، كلاله ، بخدا قسم اگر معناى آنرا مىدانستم برايم از آنچه كه روى زمين است ، بهتر بود . معناى آنرا از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم پرسيدم ، سه بار فرمود : مگر آيه صيف را نشنيدى ؟ !

1283

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست