إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)
ابو مروان . . . از عامر بن واثلة ابي الطفيل روايت مىكند : نافع بن عبد الحارث به اسقبال عمر در عفان رفت . او از طرف عمر حاكم مكه بود و عمر هم براى حج به مكه مىرفت . عمر از او پرسيد : چه كسى را بجاى خود گذاشتى ؟ جواب داد : ابن ابزى . پرسيد : ابن ابزى كيست ؟ گفت : يكى از غلامانمان . عمر با تعجب پرسيد : غلامى را حاكم بر مردم مكه كردى ؟ ! جواب داد : او قارى قرآن و عالم به فرائض و واجبات است . عمر در تائيد عمل او گفت : پيامبرتان صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : خداوند توسط اين كتاب ( قرآن ) عدهاى بالا برده و عدهاى را پائين خواهد آورد . . . عمر مردم را از حافظين فاسق قرآن و از خوانندگان فاسق قرآن مىترساند . . . گويا مراد عمر از فاسقين ، مخالفين خود او مىباشد ! ! - كنز العمال ج 14 ص 658 39791 - عمر مىگويد : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : شبى كه مرا به معراج بردند ، به جبرئيل گفتم : مالك خازن و مأمور جهنم و آتش را به من نشان ده . مرا نزد او برد و به مالك گفت : اين محمد رسول الله صلى الله است ( صلى الله عليه وآله ) . پرسيد : آيا مبعوث شده است ؟ گفت : بله . الآن آمده كه ترا ببيند . حضرت مىفرمايد : به او نگاه كردم : بقدرى قيافه او گرفته و عبوس و غضبناك بود ، كه مىشد عصبانيت را در چهرهاش ديد . به او گفتم : جهنم را برايم وصف كن . گفت : قسم به كسى كه ترا به حق مبعوث كرده است ، چنانكه يكى از حلقههاى زنجير جهنم كه خدا آنرا ذكر كرده ، بر كوهه اى دنيا بيفتد . تمام ذوب خواهند شد چنانكه به آخرين طبقات زمين هم خواهند رسيد . مالك جهنم ادامه داد : در جهنم صحرائى است كه آن صحرا روزى هفتاد بار از عذاب جهنم به خدا پناه مىبرد . و در جهنم چاهى است روزى هفتاد بار از عذاب آن صحرا به خدا پناه مىبرد و در آن چاه حفرهاى است كه از عذاب آن چاه و جهنم روزى هفتاد بار به خدا پناه مىبرد و در آن حفره مارى استكه يك بار به خدا پناه مىبرد و آن مار را خداوند براى فاسقينى كه حامل قرآن هستند ، آماده كرده است . - مسند احمد ج 1 ص 41