عالمترين آنان به قضاوت على بن ابى طالب ( عليهما السلام ) و بهترين قارى آنان ابى بن كعب و عالمترين آنان به حلال و حرام معاذ بن جبل و بهترين آنان در تقسيم ارث زيد بن ثابت . آگاه باشيد كه هر امتى امينى دارد و امين اين امت ابو عبيده جراح است . - تهذيب التهذيب ج 10 ص 169 معاذ بن جبل بن عمرو . . . در سن هجده سالگى مسلمان شد ، و در جنگ بدر و پيمان عقبه و ديگر غزاوت حضور داشته است . از پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم روايت نيز نقل كرده است . . . . < فهرس الموضوعات > انتقاد معاذ و بلال و گروه آنان از عمر ! ! < / فهرس الموضوعات > انتقاد معاذ و بلال و گروه آنان از عمر ! ! < فهرس الموضوعات > عمر گفت : آنان طمع به غنائم شام دارند ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر گفت : آنان طمع به غنائم شام دارند ! ! < فهرس الموضوعات > فوت همگى آنان در يك سال از نفرين عمر بود يا از سم معاويه ؟ ! ! < / فهرس الموضوعات > فوت همگى آنان در يك سال از نفرين عمر بود يا از سم معاويه ؟ ! ! - سنن كبرى ج 9 ص 138 ابو نصر قتاده . . . از نافع غلام ابن عمر روايت مىكند : مسلمانان كه در ميان آنان بلال و معاذ بن جبل هم بودند شام را فتح كردند . سپس به عمر نوشتند . غنائمى كه به دست ما افتاده ، خمس آن مال تو و بقيه آن مال ماست و هيچكس حقى در آن ندارد ، همچنانكه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در خيبر چنين كرد . عمر در جواب آنان نوشت : اينطور كه شما مىگوئيد نيست . و من آن غنائم را براى همه مسلمانان قرار مىدهد . دوباره آنان همان جواب را براى عمر فرستادند و عمر هم همان پاسخ را داد . بهر حال از دادن غنائم به عمر امتناع كردند ، عمر هم آنان را نفرين نمود ، و گفت : خدايا مرا از شر بلال و ياران او حفظ كن . يك سال نگذشته بود كه همه از دنيا رفتند . شيخ ( بيهقى ) مىگويد : مراد عمر از اينكه اينطور كه شما مىگوئيد نيست ، اين نيست كه قضيه خيبر خلاف گفته شماست . زيرا كه داستان خيبر را ما از خود عمر روايت كردهايم . بلكه مراد او اينست كه مصلحت در آن نيست كه شما مىگوئيد ، بلكه مصلح اينستكه غنائم براى جميع مسلمانان باشد . لذا عمر مىخواست آنرا بگونهاى تقسيم كند كه هم آنان راضى باشند هم به ديگر مسلمانان چيزى برسند . اما آنان امتناع كردند . او هم بجاى آنكه بزور از آنان بگيرد ، آنها را نفرين كرد . . . ( اما از آنجا كه همه مىدانند عمر مستجاب الدعوه نبود ، و مرگ عدهاى از