بخوان . او هم خواند ، . حضرت فرمود : اينگونه نازل شده است . سپس به من فرمود : تو بخوان . خواندم . فرمود : اينگونه نازل شده است . قرآن بر هفت حرف نازل شده است . هر طور كه برايتان راحت است همانگونه بخوانيد .
- الدر المنثور ج 1 ص 117 احمند و مسلم و ابو داود و نسائى از ابى بن كعب روايت مىكنند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : خداوند بدنبال من فرستاد تا قرآن را بر يك حرف بخوانم . عرضكردم : خدايا بر امتم آسان بگير ( بار دوم فرمود : بر دو حرف بخوانم . دوباره عرضكردم : خدايا بر امتم آسان بگير . بار سوم خداوند فرمود : بر هفت حرف بخوان . و اى پيامبر تو حق دارى براى هر يك چيز از من بخواهى . عرضكردم : خدايا امتم را بيامرز ، امتم را بيامرز . سومين درخواستم را نگه داشتم براى روزى كه همه خلائق حتى ابراهيم ( عليه السلام ) در آن روز آرزوى فضل و رحمت خداوند را دارند .
- الدر المنثور ج 4 ص 109 ابن جرير از ابى بن كعب روايت مىكند : وارد مسجد شده ، نماز خواندم . سپس مشغول خواندن سوره نحل شدم كه دو نفر وارد شده و خلاف قراء‌ت ما خواندند . آنها را نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم برده عرضكرد : يا رسول الله از آنها بخواه تا بخوانند يكى از آنها خواند . حضرت فرمود : درست خواندى . ابى بن كعب مىگويد : شك و ترديدى مانند زمان جاهليت در قلبم بوجود آمد . كه نكند اين پيامبر دروغ مىگويد : حضرت با دست به سينه‌ام زد و فرمود : خداوند ترا از شك و شيطان حفظ كند . سپس فرمود : جبرئيل نازل شد و عرض كرد : قرآن را بر يك حرف بخوان . گفتم : امت من نمىتوانند . تا آنكه به هفت حرف رسيد . سپس جبرئيل به من گفت : براى هر قرائتى مىتوان يك درخواست از خدا بكنى . ( مضمون اين روايات هم مضطرب و غير معقول است . 1 ) راويان سنى معمولا براى آنكه مسائل را طورى وانمود كنند كه تنها دامن ابوبكر و عمر و عثمان را آلوده نكند ، فورا با جعل روايات مختلفى مسائل مورد نظر را به ديگر افراد و اصحاب هم نسبت مىدهند تا قضيه لوث شود . در حالى كه اصل مطلب قطعا از ابوبكر يا عمر يا عثمان بوده است . قضيه قراء‌ات هفتگانه و داستان سبعة احرف را بطور قطع و مسلم عمر

1206