معناى آيه چنين شود : سبقت گيرندگان در اسلام از مهاجرين و انصار كه تابعين آنها ( مهاجرين ) هستند . . . چنانچه عمر مىتوانست اين تحريف را انجام دهد ، مقام و منزلت انصار را تنزل داده و آنها را تابع و پيرو مهاجرين كه از قريش بودند قلمداد مىكرد : زيرا حس نژادپرستى و ناسيوناليستى عمر آنقدر قوى بود كه نمىتوانست بپذيرد كسى با آنها برابر است . اما مقاومت ابى بن كعب نقشه او را نقش بر آب كرد ) - الدر المنثور ج 3 ص 269 ابو عبيد و شيبه و ابن جرير و ابن منذر و ابن مردويه از حبيب شهيد از عمرو بن عامر انصارى روايت مىكند : عمر بن خطاب اين آيه را مىخواند ( و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار الذين اتبعوهم باحسان ) كلمه ، انصار ، را كه آخر آن كسره است رفع داده و ، واو ، قبل از ، الذين ، را هم برداشت تا معناى آيه چنين شود سبقتگيرندهگان از مهاجرين و انصارى كه تابع مهاجرين هستند . زيد بن ثابت اعتراض كرد و گفت : ، و الذين ، نه ، الذين ، عمر جواب داد : ، الذين ، زيد ساكت گفت : تو بهتر مىدانى . عمر جواب داد : برويم پيش ابى بن كعب . نزد او رفته و قضيه را تعريف كردند . ابى گفت : ، و الذين ، آنگاه عمر پذيرفت و گفت : ما تابع تو هستيم . ابن جرير و ابو شيخ از محمد بن كعب قرظى روايت مىكنند : عمر از كنار مردى گذشت كه اين آيه را مىخواند ( السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار . . . ) عمر دست او را گرفت و پرسيد : چه كسى براى تو اينگونه خوانده است ؟ شخص جواب داد : ابى بن كعب . عمر او را نزد ابى بن كعب برد و پرسيد : تو براى او اينگونه خواندهاى ؟ ابى گفت : بله . من هم همينطور از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شنيدهام . عمر جواب داد : بله . من خيال مىكردم خداوند به ما مهاجرين ( قريش ) مقامى داده كه به هيچكس نداده است ( اما الآن مىبينم كه انصار هم با ما برابرند . ) ابى بن كعب در تصديق او اين آيه را خواند : ( و آخرين منهم لما يلحقوا بهم ) ( و ديگران كه هنوز به آنها ملحق نشدهاند سوره جمعه ) و ( و الذين جاؤوا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان ) ( و كسانى كه بعد از ايشان مىآيند و مىگويند : خداوند ما و برادران ما را كه بر ما در ايمان سبقت گرفتهاند ، بيامرز سوره حشر ) و ( و الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا معكم فاولئك منكم ) ( و كسانى كه ايمان آورده و مهاجرت كرده و جهاد نمودهاند آنها هم از شما هستند - سوره انفال ) .