35794 - عمر بن خطاب از كعب الاحبار پرسيد : ترا بخدا مرا خليفه مىدانى يا پادشاه ؟ گفت : تو خليفهاى . دوباره او را قسم داد . گفت : بخدا تو خليفهاى . از بهترين خلفاء و زمان تو هم بهترين زمانها است . < فهرس الموضوعات > عمر سرگردان و متحير مى گويد : بخدا قسم نمى دانم پادشاهى مى كنم يا خلافت ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر سرگردان و متحير مى گويد : بخدا قسم نمى دانم پادشاهى مى كنم يا خلافت ! ! - كنز العمال ج 12 ص 567 35776 - سفيان بن ابى العوجاء مىگويد : عمر بن خطاب مىگفت : بخدا قسم نمىدانم خليفهام يا پادشاه ؟ اگر پادشاه باشم ، كه اين امر عظيم وعجيبى است . يكى گفت بين خليفه و پادشاه فرق است . پرسيد : چه فرقى ؟ گفت : خليفه فقط حق را مىگيرد و در جاى حق مصرف مىكند ، كه تو بحمد الله اينگونهاى . اما پادشاه بزور از اين مىگيرد و به ديگرى مىدهد . عمر ساكت شد . 35777 - عمر گفت : آيا من پادشاهام يا خليفه ؟ سلمان گفت : اگر آنچه را كه از مسلمانان مىگيرى در غير حق خرج كنى ، پادشاهى نه خليفه . عمر اندوهگين و محزون شد . 35805 - شخصى از بنى اسد مىگويد : عمر از اطرافيان خود كه طلحه و سلمان و زبير و كعب هم در بين آنان بودند ، پرسيد : چيزى مىپرسم ، اگر دروغ بگوئيد هم خود را هلاك كردهايد ، هم مرا . شما را بخدا ، من پادشاهم يا خليفه ؟ طلحه و زبير گفتند : چيزى را مىپرسى كه ما نمىدانيم . ما نمىدانيم خليفه با پادشاه چه فرقى دارد . سلمان گفت : تو خليفهاى نه پادشاه . عمر گفت : تو بگو كه همنشين رسول خدا صلى الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بودهاى . سلمان گفت : تو درباره مردم به عدالت رفتار كرده و به آنان رحم مىكنى و طبق كتاب خدا حكم مىنمائى ، كعب گفت : من خيال مىكردم در اين مجلس هيچكس جز من فرق بين خليفه و پادشاه را نمىداند ، اما خداوند سلمان را از حكمت و علم پر كرده است . سپس كعب گفت : تو خليفهاى نه پادشاه . عمر پرسيد : چطور ؟ گفت : اينگونه در كتاب خدا يافتهام . عمر پرسيد : با اسم و نسبم . گفت : نه ، با صفات و مشخصاتت . ابتدا نبوت ، سپس خلافت و رحمت مانند نبوت ، سپس خلافت و رحمت مانند نبوت ، سپس پادشاهى سختگير . < فهرس الموضوعات > بعضى از اعراب من جمله ابوبكر و عائشه از يهودىها تعويذ براى شفا مىخواستند كه آثار آن تا بعد از اسلام هم مانده بود ! ! < / فهرس الموضوعات > بعضى از اعراب من جمله ابوبكر و عائشه از يهودىها تعويذ براى شفا مىخواستند كه آثار آن تا بعد از اسلام هم مانده بود ! !